آیا آدم کامل خلق شده بود؟

http://oodegr.com 

 

 

 

 

موضوعی که سبب سردرگمی بسیاری از ادیان می شود، موضوعی است که در اینجا مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به این که ناسازگاری در این موضوع، یکی از معیارهای اصلی که از اصول عقیدتی به اصطلاح «شاهدان یهوه» حمایت می کند، را ایجاد کرده است، ما باید بیشتر بر موقعیت مواردی که باید اجتناب کرد، تمرکز داشته باشیم، از آنجایی که سازمان مورد نظر یک مورد کلاسیک از ناراستینی را انباشته کرده است.[

  .کامل یا "بسیار خوب"

 .تصویر و شباهت

 .هدف از دوره مسیحی

 

به طور خلاصه نشریات شاهدان یهوه [Watchtower , Awake] مدعی است که: 

"آدم و حوا توسط خدا کامل خلق شده بودند، زیرا هر آنچه که خدا می سازد کامل است. با این حال، به خاطر گناهشان، این کمال را از دست دادند، در نتيجه باعث بروز بیماری، پیری و مرگ در زندگی بشر شد. در نتیجه، قصد خدا برای انسان این بود که برای همیشه در وضعیت کامل، بدون گناه و جاودانه از خلقت پروتو پلاسمی، در بهشت ​​زمینی باشند. اگر خداوند آدم را برای بهشت ​​آفریده بود، او را در آنجا می ساخت، و نه بر روی زمین ".

البته نشریه  Watchtower، این دیدگاه را ترویج می دهد تا از این اصول عقیدتی حمایت کند که "هدف خداوند برای اکثریت بشر این است که تنها در زمین زندگی کنند، در حالی که تعداد کمی از آنها به عنوان یک استثناء ضروری از طرح او به بهشت ​​می روند. "

 

ما قصد داریم در اینجا کم کم ثابت کنیم که آدم کامل خلق نشده بود، و در نتیجه هر چیزی که Watchtower در اصول خود ادعا می کند، باطل است.

 

کامل یا "بسیار خوب"؟

بیایید ابتدا نگاهی به اطمینان مستقیم از کتاب مقدس بیاندازیم؛ حتی تا زمان خلقت حوا، خدا تنها خلقت زمینی خود را به عنوان یک چیز کامل خلق نکرده بود، همانطور که موسی در پیدایش 1: 31 به ما می گوید: و خدا هر چه ساخته بود، دید و همانا بسیار نیکو بود.

 

کسانی که با زبان یونانی آشنا هستند، می توانند به راحتی تشخیص دهند که عبارت "بسیار نیکو" (καλά λίαν) از کلمه "کامل" (τέλειον) بسیار دور است. یک خلقت کامل آن است که فاقد چیزی نباشد. بنابراین، هر دو آدم و حوا و بقیه خلقت مادی که در پیدایش توصیف شده اند، ناقص بودند.

 

آیا این بدان معناست که خدا نمیدانست که چطور چیزها را به درستی انجام دهد؟ البته که نه!

 

دلیلی که او آنها را از ابتدا کامل خلق نکرد، این بود که حتی پس از خلق بشریت، خلقت هنوز فاقد چیزی بود. هنوز یک عنصر دیگر بود که باید به دست می آمد، که نیاز به همکاری انسان داشت. این جزئیات در بخش زیر مشهود است:

 

تصویر و شباهت

پیدایش 1: 26،27 ؛ و خدا گفت: " آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم .... و خدا آدم را بصورت خود آفرید. او را بصورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید. "

 

بر طبق تعالیم پدران، در اینجا، به نظر می رسد که خدا قصد دارد انسان را "مطابق با تصویر و شباهت" خود خلق کند. هنگامی که او در نهایت انسان را خلق کرد، او را بصورت خود ساخت. و این جایی است که فرمول کمال پنهان است: انسان، "مطابق با تصویر خدا" که "بسیار نیک" است، خلق شده بود. اما، وقتی انسان "مطابق با شباهت خدا" می شود، پس او در مسیری به سمت کمال خواهد بود.

 

بنابراین، مفهوم عبارات "مطابق با تصویرِ" و "مطابق با شباهتِ" چیست؟

"مطابق با تصویرِ"، نشان دهنده توانایی انسان است - به عنوان یک موجود آزاد و هوشمند - شبیه به خدا است.

اما، " مطابق با شباهتِ"، به معنای دستیابی انسان به این شبیه سازی است که تنها از طریق همکاری انسان و روح القدس به دست می آید.

 

با توجه به این که خدا همان چیزی است که هست، به این دلیل که او می خواهد، و نه به این دلیل که او مجبور است، انسان نیز به همین ترتیب با استفاده از آزادی خود به عنوان " تصویری از" و با عقل و خِرد خود، باید بخواهد، باید تلاش کند، به کمال برسد؛ به عبارت دیگر، به دنبال راهی برای "مطابق با شباهت خدا" شدن، باشد. در تمام آفرینش فقط انسان است که این ویژگی را دارد.

 

این امکان پذیر نبود که انسان به طور مستقیم (= اجباری) کامل خلق شود. شیطان انسان را فریفته بود که او بدون همکاری روح القدس از طریق استقلال و خود حکومتی، او "مطابق با شباهت خدا" می شود. از این رو، انسان نتوانست به هدف کمال برسد (= او گناه کرد)، بنابراین، به جای «مطابق با شباهت خدا» شدن، انسان اکنون «شبیه جانوران فاسد» است. هدف کمال، هدف هر مسیحی است، همانطور که در عبارات انجیل ذکر شده است:

 

متی 5: 48: "پس شما کامل باشید، چنانکه پدر شما که در آسمان است کامل است".

عبرانیان 6: 1: ".. از آموزه های اولیه مسیح گذشته، به سوی کمال سبقت جوییم ..."

افسسیان 4: 13: "تا زمانی که همه ما به یگانگی ایمان و معرفت تام پسر خدا، (بنابراین تبدیل به) انسانی کامل، به اندازه قامت پری مسیح برسیم".

 

باید چیزی را در اینجا روشن کنیم: هنگامی که کتاب مقدس از کمال سخن می گوید، به هیچ وجه به کمال جسمانی اشاره نمی شود، آنگونه که "شاهدان" آن را ملاحظه نمودند. کتاب مقدس از یک شباهت با خدا سخن می گوید، که مطلقاً ارتباطی با استنتاج فیزیکی ندارد. واقعیت این است که بدن تکامل یافته بدون فساد و جاودانه تنها نتیجه طبیعی کمال است و خودش کمال نیست.

 

بنابراین، اگر ما او را ندیده ایم، چگونه می توانیم شبیه به خدا شویم؟

بار دیگر پاسخ در این عبارت است که: "مطابق با تصویر خود و مطابق با شباهت خود". این نمی گوید: "تصویر و شباهت".

کلمه ی "مطابق" (یونانی = κατά) به چه معنی است؟ این به معنای «تصویرِ تصویر» خداست و مستقیماً تصویرِ خدا نیست.

 

پس چه کسی تصویرِ مستقیم خداست؟ البته عیسی مسیح است:

کولسیان 1: 15: "... او صورت خدای نادیده است ..."

بنابراين آدم "مطابق با تصوير خدا" يا "به عنوان تصويری از مسیح" خلق شده بود.

 

این واقعیت که عیسی مسیح هنوز به عنوان یک انسان تجسم نیافته بود، مسئله ای نیست. خدا، به عنوان کسی که فراتر از زمان است و به عنوان خالق زمان، آینده را به خوبی می داند. همه اینها بر طبق افسسیان 4: 13 است که قبلا ذکر شد. بنابراین ما باید به سوی نمونه ای که توسط خداوند عیسی مسیح تنظیم شده است، تلاش کنیم، زیرا این چیزی است که ما را به «مطابق با شباهت» خدا، می رساند - به عبارت دیگر مسیر ما را به سوی کمال می برد.

 

آیا این می تواند به این مفهوم باشد که کمال امکان پذیر نیست، زیرا ما به خدای بی نهایت کامل اشاره می کنیم؟

این تا حدی درست است. رسیدن به او قطعا غیرممکن است. اما ما می توانیم از حال تا به ابدیت به او نزدیکتر شویم، بیشتر و بیشتر مطابق با شباهت او شویم، همانطور که می توانیم از آیه زیر ببینیم:

دوم قرنتیان 3: 18: "لیکن همه ما چون با چهرۀ بی نقاب جلال خداوند را در آینه می نگریم، از جلال تا به جلال به همان صورت متبدل می شویم."

 

بنابراین کمال، یک ایده نسبی است و هر کدام از ما در مسیری به سوی شباهتِ یکی از این دو، خدا، یا دشمن او شیطان هستیم. ارادۀ آزادِ هر کدام از ما عامل تعیین کننده برای مراحل پیشرفتی است که یکی به دست آورده است. کمال نقطه مقصد نیست، این یک دوره بدون توقف است!

 

آیه ای که این معنای نسبی کلمه "کمال" را نشان می دهد خیلی زود در کتاب مقدس ظاهر می شود:

پیدایش 6: 9؛ "نوح مردی عادل بود و در بین معاصران خود کامل بود. نوح با خدا راه می رفت ... "

نوح در مقايسه با معاصران خود، کامل بود، زيرا "او با خدا راه می رفت". او در مسیر به سوی کمال حرکت کرد. او در آن زمان، در راه خود به سمت کمال، تمام روش های قابل دسترس خود را استفاده کرده بود.

 

واقعیت این است که خلقت بشر خیلی خیلی بعدتر کامل شد. تنها پس از تولد خداوند ما عیسی مسیح بود که انسان (بلاخره) در حالت کمال ظاهر شد. عیسی مسیح تنها انسانی بود که عملاً کامل بود. در شخص او، بشر تحقق هدف خدا را یافت که: "انسان را بسازیم ... مطابق با شباهت ما".

 

عیسی راه را به سوی کمال و به سوی تمام کسانی که در مسیر "مطابق با شباهت" شدن بودند، باز کرده است.

یعقوب 3: 9: "... .. مردمان را که مطابق با شباهت خدا آفریده شده اند ..."

 

هدف دوره مسیحی

در ادامه، ما تعدادی از آیات را که نشان می دهد مسیحیان در مسیر پیشرفت به سوی کمال هستند را ارائه می کنیم، در حالی که تنها کسی که کامل مطلق است، عیسی مسیح را پیروی می کنیم:

کولسیان 1: 28: ... تا هر کس را کامل در مسیح عیسی حاضر سازیم.

کولسیان 4: 12: ... تا که بتوانید کامل شوید ...

یعقوب 1: 4: ... تا کامل و تمام شوید، و محتاج هیچ چیز نباشید.

متی 5: 48: ... بنابراین کامل باشید، همانطور که پدر خود در آسمان کامل است ...

رومیان 8: 29: ... آنانی را که از قبل شناخت، ایشان را نیز پیش معین فرمود تا (آنان) مطابق با صورت پسرش شوند..

عبرانیان 5: 14: ... غذای قوی از آن کاملان است: که حواس خود را به موجب عادت ریاضت داده اند تا تمییز نیک و بد را بکنند. 

آیه فوق نیز ثابت می کند که انسان کامل ساخته نشده است، اما می تواند از طریق تلاش های شخصی خود بشود. عبرانیان 6: 1: ... ما به سمت کمال حرکت می کنیم ...

افسسیان 4: 13: "تا زمانی که همه ما به یگانگی ایمان و معرفت تام پسر خدا، (بنابراین تبدیل به) انسانی کامل، به اندازه قامت پری مسیح برسیم".

 

همچنین نتایج کمال انسان بر تمامی خلقت تأثیر خواهد گذاشت و تحت تاثیر او تغییر خواهند کرد تا طرح خدا و خلقت او به کمال رسد- نه تنها به خاطر انسان، بلکه همچنین به خاطر خلقت عالم ماده، که انسان را پادشاه آن منصوب کرده بود.

 

رومیان 8: 19-21: "زیرا که انتظار خلقت، منتظر ظهور پسران خدا می باشد، ... در امید که خود خلقت نیز از قید فساد خلاصی یابد، تا در آزادی جلال فرزندان خدا شریک شود. "

 

از آنجاییکه خلقت نیز قرار است همراه با بشر از انحطاط و زوال آزاد شود، به این معناست که آنها نیز فساد ناپذیر خواهند شد. با این حال،Watchtower در اینجا اصرار دارد که کلمه "خلقت" به معنای گروهی از مردم زمینی است. (کتاب:Worship، صفحه 188). این ادعا اشتباه است نه تنها به این دلیل که (بر طبق Watchtower) فساد ناپذیری به طور انحصاری به کسانی که به آسمان ​​می روند، اعطا می شود، بلکه همچنین به این دلیل که آیه ای که بلافاصله به دنبال آن می آید، کاملا روشن می سازد که ارجاع به تمام خلقت داده می شود و نه فقط یک گروه از مردم: "زیرا، تمام خلقت تا الان با هم در آه کشیدن و درد زه می باشند ...."

 

نتیجه:

انسان مطابق با تصویر خدا خلق شده است، به منظور تلاش داوطلبانه برای کمال، که نقطه اوج خلقت انسان مطابق با شباهت خداست. امروزه این توسط مسیحیان به دست می آید، زمانی که آنها از نمونه خداوند ما عیسی مسیح پیروی می کنند. با دریافت روح القدس از طریق تعمید مقدس، آنها می توانند بیشتر و بیشتر کامل شوند، زیرا تا به ابدیت، آنها به سمت کمال بی پایان خداوند حرکت خواهند کرد.

 

در نهایت، حتی گرچه کلمه "کمال" به بدن فیزیکی مربوط نمی شود، کسانی که نجات پیدا می کنند، بدنی جدید و فساد ناپذیر بدست می آورند و از زندگی در زمین جدید و فساد ناپذیر لذت خواهند برد، در حالی که در حضور خدای آسمانی نیز زندگی می کنند . و این زمانی است که خلقت خدا برای بشر به عنوان یک کل باید انجام شود. (دوم پطرس 3: 10-13).

 

 

ترجمه از: خادم خدا