ایمان و زندگی اورتودکس
خلاصۀ اصول اعتقادات
بخش 3
- یک
ایماندار اورتودکس خدا را پرستش میکند
فصل 41 -
کلیسای محلی به عنوان یک خانوادۀ بزرگ
چطور باید رفتار کنیم تا کلیسای محلى مان را
بهعنوان خانوادۀ روحانی خود احساس کنیم؟
کلیسای محلی برای تمام اعضای آن حقیقتاً خانوادۀ
بزرگ روحانی به شمار میرود. اعضای این خانواده، حیات نو مییابند و فرزندانشان
را در حوض تعمیدِ همان کلیسا تعمید میدهند و نام آنها را در دفتر کلیسا ثبت
میکنند. آنها کشیش یعنی همان پدر روحانی خود را دارند. هر یکشنبه به کلیسا
برای عشاء ربانی میآیند تا با هم عبادت کنند. ایشان از یک جام مقدس مینوشند،
و با مسیح و با یکدیگر یکی میشوند.
آنها این امکان را دارند که بطور منظم با همۀ
اعضای کلیسا ملاقات کرده، با یکدیگر معاشرت داشته باشند و در واقع، دیگر اعضای
کلیسا را بهعنوان برادران و خواهران خود تلقی نمایند.
وقایع بسیاری از زندگی کلیسایی هست که مؤمنین را
به هم پیوند میدهد و ارتباط معنوی بین آنها را تقویت میکند. مانند:
* غسل تعمید.
این رویداد مبارک، نه تنها برای خانوادۀ
تعمیدگیرنده، بلکه برای تمام خانوادۀ بزرگ کلیسایی شادی
به ارمغان میآورد، زیرا یک عضو دیگر به کلیسا پیوسته است. به همین
دلیل، در زمان انجام این راز در کلیسا، فضای بزمی با مشارکت خویشاوندان، آشنایان و دوستان
حکمفرما میشود که برای قسمت کردن شادی این واقعه و دعا برای مسیحی تازه
متولدشده گرد هم آمدهاند.
* روز نام فرد. همانطور که
گفته شد، مسیحیان ارتدوكس، تولد روحانی را جشن میگیرند، و در جریان راز تعمید،
نامی را دریافت میکنند که نه تنها در دفاتر کلیساها، بلکه در کلیسای آسمانی
مرقوم میگردد. خداوندگار چنین فرمود: «شاد باشید، زیرا نام شما در آسمان مرقوم
است» (لوقا ۱۰:۲۰). روز نام ما، با روز یادبود آن قدیسی که نامش را بر خود
میگذاریم، ارتباط دارد. ما این روز مهم را با شرکت در عشاء ربانی گرامی
میداریم و باید خود را به شکلی مناسب، آماده برگزاری آن بسازیم.
ما به میهمانانى كه به
خانه ما مى آيند خوشامد مى گوييم و پذيرايى مى كنيم. خویشاوندان، نزدیکان،
دوستان و آشنایان به ما تبریک میگویند، و آرزوی برکت، سلامتی و طول عمر
میکنند. بنابراین روز نام يك عضو کلیسا تنها محدود به اطرافیان نزدیک نمیشود،
بلکه به سایر اعضای کلیسا بسط مییابد.
* ازدواج. ازدواج برای
مؤمنین ارتدوكس حقیقتاً رویدادی مسرتبخش و باشکوه به حساب میآید، نه تنها
برای زوجین، خویشاوندان و دوستان ایشان، بلکه برای کل کلیسا. این امر را از
«قانون کلیسایی» استنباط میکنیم، که مطابق آن، مراسم نکاح با اجرای راز یا
آیین عشاء ربانی، و با مشارکت همۀ ایمانداران در آن، همراه میباشد. عروس و
داماد نخست در عشاء ربانی شرکت میکنند و از این طریق، اتحاد و پیوندشان با خدا
و با یکدیگر و با بقیۀ ایمانداران تکمیل میشود. همۀ حاضرین، همراه با بقیه، از
فضایی آکنده از عشقی خالص، وحدت و شادی، و در آغوش کلیسا، بهخاطر نوعروس و
تازهداماد غرق شادی و سرور میشوند.
* روز جشن
کلیسای محلی. کلیسای ارتدوكس هر ساله با احساسات
شاد ویژهای، روز یادبود قدیسی را جشن میگیرد که کلیسای محلی نام او را بر خود
نهاده است. جشن از روز قبل، از شب بزرگ شروع میشود که در آن
دعا برای برکت دادنِ پنج نان که معروف به
«آرتوکلاسیا» هست، خوانده میشود.
شمایل قدیس آن کلیسای محلی با
گلها آذین میشود و در صورت امکان، در اطراف کلیسا در زمان حرکت
شکوهمند، صلیب را میگردانند.
رویداد اصلی جشن، عشاء ربانی
است که در آن معمولاً نه تنها اعضای این کلیسای محلی، بلکه مسیحیان از کلیساها
و حتی از شهرهای دیگر شرکت میکنند. جشن کلیسای محلی با دیگر جشنها همراه
میگردد که معمولاً در حیاط کلیسا و یا در مکانهای دیگر برگزار میشود.
میهمانان، حضار و کشیشان در ضیافت و خوراک که معمولا اعضای کلیسا با همکاری
یکدیگر برای جشن آماده میسازند، حضور مییابند.
* بیماری. اعضای کلیسا،
هم شادی و هم پیشامدهای اندوهبار زندگی را با هم متحمل میشوند. وقتی خبر
بیماری جدی یکی از اعضای کلیسا به گوش سایر مؤمنین میرسد، ایشان بیتفاوت
نمیمانند، زیرا همانطور که پولس رسول در نامه به قرنتیان نوشته است: «اگر یک
عضو دردمند گردد، همه اعضا با او همدرد باشند» (اول قرنتیان ٢٦:١٢). همۀ اعضا
تلاش میکنند آنچه را که ممکن است، برای کمک به بیمار انجام دهند تا آلام او را
تسکین دهند. آنها برای بهبودی وی دعا میکنند و در راز تدهین که بالای سر بیمار
انجام میشود، شرکت میکنند تا دعاهای خود را برای شفای او متحد سازند. از او
در بیمارستان عیادت میکنند و اگر بیمار تنها باشد و کسی را نداشته باشد، شخصی
دائما کنار او میماند، و اعضای کلیسا نیز بهنوبت، زحمت برآورده کردن نیازهای
بیمار را بر عهده
میگیرند و در
همۀ امور به او کمک میکنند. آنها به فکر تهیه دارو هستند و هرآنچه را که ممکن
است انجام میدهند تا بیمار هرچه سریعتر بهبود یابد.
* خاکسپاری. جامعۀ
کلیسایی با تأثری صادقانه و ویژه، اعضای خود را پس از زندگی زمینیشان، مشایعت
میکند. جدایی از نزدیکان در تمامی ادوار، رویدادی بسیار غمبار به شمار
میآید. به همین دلیل، ایماندارِ ارتدوكس از همدردی و حمایت خویشاوندان و اعضای
کلیسای خود، در طول آخرین مرحله از زندگی خود و وفاتش بهرهمند میگردد. اعضایی
که فرصتی دارند، تمام شب را در کنار متوفی برای حمایت از خانواده او میمانند و
با قرائت مستمر مزامیر، اناجیل مقدس و دعاهای دیگر، باعث تسلی خاطر ایشان
میشوند. در روز خاکسپاری، مؤمنین بسیاری، همراه با خویشاوندان، برای آمرزش
متوفی در کلیسا دعا میکنند. کلیسا در زمان دعای آمرزش، فرزند تعمیدیافتۀ خود
را در سفر آسمانیاش، با دعا و سرودهای زیبایی که بطور خاص برای این لحظات
نوشته شده، بدرقه میکند: «ای برادران، بیایید آخرین بوسه را به برادرِ درگذشته
تقدیم کنیم».
*سرويس یادبود.
ارتباط ما با همقطاری که «خفته است»،
با مراسم بدرقه پایان نمییابد. ارتباط معنوی ما با او همانند دیگر اعضای
کلیسای پیروزمند، همچنان ناگسستنی باقی خواهد ماند. برای متوفی در عشاء ربانی
دعا میخوانند و در آن زمان، کشیش نام او را برای آرامیدن ابدی با پارسایان و
مقدسین به یاد میآورد. کلیسا در ایام مشخص، بطور خاص در سوم، نهم، چهلم، مجلس
یادبودی برای متوفی برگزار میکند که اغلب، آنها را با عشاء ربانی همراه
میکند. پس از پایان مراسم یادبود، خویشاوندان «کولیوا» (دانه پختهشدۀ گندم و
برنج که با عسل و کشمش طعمدار شده است) تقسیم میکنند تا بار دیگر برای متوفی
دعا کرده، او را با این کلمات یاد کنند: «باشد که خدا او را ببخشاید و روح او
را قرین آرامش سازد.» مراسم یادبود بعد از سه، شش، نه ماه و یکسال پس از وفات
نیز برگزار میشود.
با
وجود این، صرف نظر از
زمان درگذشت یک مسیحی ارتدوكس، کلیسا
یادآوری تمام اعضای «خفتۀ» خود را متوقف
نمیکند و در شنبههای روحها («پسیخوساواتا»)، و پیش از شنبۀ «حذف گوشت»
و پنطيكاست، در
طى نيايش الهى، مراسم یادبود را برگزار میکند.
علاوه بر این،
همانطور که میدانیم كشيش در نيايش الهى قسمت خاصی از
نان مقدس را
برمیدارد و آنها را به یاد
زندگان و «خفتگان» در ظرف مخصوص
قرار میدهد. بنابراین پیوند روحانی تمام اعضای کلیسا همیشه ناگسستنی باقی
میماند، فارغ از اینکه ایشان بر روی زمین باشند یا در آسمان.
از این پس،
وحدتی را که مسیحیان اولیه اورشلیم داشتند، درک خواهیم کرد، همان نکتهای که
لوقا در خصوص آن در اعمال رسولان مینویسد: «همۀ ایمانداران را یک دل و یک جان
بود و هیچ کس، چیزی از اموالش را از آن خود نمیدانست، بلکه در همه چیز با هم
شریک بودند (اعمال رسولان ٣٢:٤). بدین ترتیب، با پرورش عشقی واقعی نسبت به
یکدیگر، با ارادۀ آزاد و به دلخواه خود و با مشارکت در زندگی کلیسایی، بهواقع
میتوانیم همه با هم زندگی کنیم و جامعۀ كليسايى خود را بهعنوان خانوادۀ
روحانى بزرگ بپنداریم.
|