ایمان و زندگی اورتودکس
فصل 35 - آيين نیایش الهی (ليتورگى)
از میان تمام جلسات یا مراسم مقدس کلیسای ارتدوكس، کدامیک مهمتر از
سایرین است؟
مهمترین مراسم، آیین نیایش الهی (Divine Liturgy) میباشد. این آیین فقط جلسهای مانند جلسات دیگری که بدانها اشاره
کردیم نیست. آیین نیایش، حدّ اعلا یا نقطۀ اوج پرستش کلیسای ارتدوكس میباشد.
میتوانیم با استفاده از استعاره یا زبان مَجازی، آن را خورشیدی تابان بدانیم
که گرمایش و نور خود را به اطرافش منعکس میگرداند. آیین نیایش در رابطه با
سایر مراسم مقدس نیز همین گونه عمل میکند. مراسم مقدس و برگزاری آنها حتی در
خصوص آیین هاى مقدس، از دلِ آیین نیایش الهی بیرون میآیند و توجهشان معطوف به
آن است. آنها همگی در اینجا، یعنی آیین نیایش تکمیل میشوند. به همین دلیل است
که رازهای مقدس تعمید، مسح مقدس (در کلیسای ارتدوكس به تدهین اشاره دارد) و
باقی آنها در رابطهای ذاتی و جداییناپذیر با آیین نیایش قرار دارند. آنها
قدمهایی هستند که ایماندار را به نقطۀ اوج میرسانند که در آنجا با راز بزرگ و
غیرقابل درک عشای ربانی که در آیین نیایش برگزار میشود، با خدا ملاقات کرده و
با او متحد خواهد شد.
عبارت آيين نیایش الهى به چه معناست؟
کلمۀ یونانی «لیتورگی» (Liturgy) بدون
تغییر و بدون هیچ ترجمهای، وارد زبانهای دیگر مانند انگلیسی و سایر زبانها شده
است.[1] این کلمه
از دو بخش ساخته شده: «λειτός
» (لیتوس) که به
معنای «مردم»، و «ἔργον» (اِرگون) که به معنای عمل یا کار است؛ بنابراین، «لیتورگی» (liturgy)
به معنای عمل یا
کارِ مردم یا عمل یا کاری برای ایشان است. این عملِ پرستش از سوی قوم
خدا، روحانیون و مسیحیان عادی انجام میشود و برای کل مردم، روحانیون و
مسیحیان عادی نیز انجام میشود. ساختار آیین نیایش مستلزم مشارکت نه تنها
برگزارکنندگان- یعنی اسقف، مشایخ و شماسان- بلکه مسیحیان عادی نیز میباشد. حتی
یک کانن (قانون) کلیسایی وجود دارد که کشیش را، اگر بخواهد آن را به تنهایی
انجام دهد و مانع مشارکت مسیحیان عادی شود، از برگزاری این آیین باز میدارد.
صفت «الهی» («Divine») که بعد از
عبارت «آیین نیایش» (Liturgy) میآید،
نشاندهندۀ این است که این عملی عادی و بشری نیست، بلکه کاری است که از سوی خدا
بنیان نهاده شده، و مخاطب آن خداست، و برای جلال او برگزار میشود.
رکن خاصی که آیین نیایش الهی را از سایر مراسم مقدس متمایز میکند تا
از آنها بسیار بالاتر باشد، چیست؟
سایر مراسم مقدس شامل مزامیر، سرودهایی که خدا را مخاطب قرار میدهند،
او را ستایش میکنند، سپاس میگویند، از او چیزی میطلبند و بدینسان، با او
ارتباط برقرار میکنند، میگردند. هر فرد مسیحی، راهب، مسیحی عادی، زن یا مرد،
هر جا که باشد، حتی در خانهاش، میتواند این مراسم را به جا آورد.
از سوی دیگر، آیین نیایش الهی در کلیسا و توسط اسقف یا کشیش
برگزارکننده (که بدون ایشان، برگزاری آیین نیایش امکانپذیر نیست) برگزار
میشود، و قطعاً همان طور که گفتیم، باید با مشارکت جماعت ایمانداران انجام
میشود.
آیین نیایش الهی، مانند تمام جلسات و مراسم مقدس، شامل مزامیر، سرودهای
روحانی، درخواستها و دعاها میشوند، هرچند به اینها محدود نمیگردند. در آیین
نیایش الهی، راز بزرگ عشای ربانی (یا آیین سپاسگزاری[2]) برگزار
میشود، آیینی که خداوندگار به رسولانش و از طریق ایشان به کلیسای خود عطا
فرمود، همان طور که به هنگام
صحبت دربارۀ هفت راز مقدس بدین مطلب اشاره کردیم.
در آیین نیایش الهی عملاً چه اتفاقی میافتد؟
اتفاقی که در این آیین میافتد (و این برای هر ایماندار از تمامی اعصار
میباشد)، تکاندهندهترین واقعۀ تاریخ بشریت است: نمایش مجدد زندگی و کار
رهاییبخش آن خدا-انسان، یعنی خداوندگارْ عیسی مسیح.
دیدیم که خداوندگارِ قیامکرده، کمی قبل از صعود به آسمان، به تمام
کسانی که کنار او بودند چنین وعده داد: «و به آنان تعلیم دهید که هرآنچه به شما
فرمان دادهام، به جا آورند. اینک من هر روزه تا پایان این عصر با شما
هستم!» (م.ک. متی ۲۸:۲۰). پس این امر چگونه باید اتفاق بیفتد؟ خداوندگار قبلاً
در شب آخر، هنگامی که راز سپاسگزاری مقدس را به ایشان داد، پاسخ این سوٴال را
داده بود.
پس از آنکه رسولان بدن و خون مقدس خداوندگار را دریافت کردند، او
بدیشان گفت: «آنچه من امشب انجام دادم، خودتان نیز باید انجام دهید» (م.ک.
۱-قرنتیان ١١ :۲۵-۲۶). «با برگزاری راز سپاسگزاری مقدس، من خواهم آمد و حضور
خواهم یافت، درست مانند الآن؛ نه در قالب بشری که اکنون مرا میبینید، بلکه در
قالب نان و شرابی که دریافت کردید. این نان بدن من است که برای شما قربانی
خواهد شد، اما برخیزانیده نیز خواهد شد. درون جام، خون من است که برای نجات
تمام جهان بر روی صلیب ریخته خواهد شد» (م.ک. متی ۲۶:۲۶-۲۸). هر کس که بدن و
خون مرا با ایمان و حرمت دریافت کند- یعنی همان راز عشای ربانی را- با من متحد
میگردد، تا جایی که وارد قلب او خواهم شد و او در من مى ماند(م.ک. یوحنا ٦
:۵۶).
خداوندگار پس از رستاخیزش، به مدت چهل روز با شاگردانش ملاقات میکرد و
دستوراتی به ایشان میداد در این زمینه که چطور باید ماٴموریت و رسالت خویش را
به انجام رسانند، با این هدف که کلیسا را حتی مستحکمتر گردانند (م.ک. اعمال ١
:۳). برای اینکه پی ببریم رسولان مقدس چگونه راز عشای ربانی را برگزار
میکردند و از این طریق، فرمان مسیح را به جا میآوردند، باید به آیین نیایشی
رجوع کنیم که حضرت یعقوب برگزار کرد، همان برادر خداوندگار و کسی که از جانب او
بهعنوان نخستین اسقف اورشلیم منصوب گشت. متن این آیین نیایش تا به امروز باقی
مانده است. متن تمام آیینهای نیایش که تا به امروز برگزار میشوند، در بخشهای
اصلی و بنیادیشان، مشابه این آیین نیایش میباشند.
مفهوم حضور مسیح و زندگی و کار او در آیین نیایش را به چه طریقی درک
میکنیم؟
مطابق با اناجیل مقدس، مراحل مهم زندگی خداوندگار از این قرار است:
ولادت او در بیتلحم، ظاهر شدن علنیاش بر جهان پس از تعمید، موعظه، اعمال نیک
و خیرخواهانهاش در حق مردم، سپردن راز سپاسگزاری یا عشای ربانی به شاگردانش (و
از طریق ایشان، به کلیسا)، محکوم شدن به مرگ و راهی شدن به سوی جلجتا،
قربانیاش بر روی صلیب، رستاخیز، و در نهایت صعودش به آسمان. تمام این وقایع
رهاییبخش برای دنیا که حدود دو هزار سال پیش روی داد، در طول آیین نیایش تمام
حواسِ ما را تحت تاٴثیر قرار میدهند. یک مسیحی وفادار احساس میکند که مسیح از
طریق آنچه «زمان نیایش» مینامیم، در حین تمام این وقایع حضور دارد. اینکه
چگونه قادر هستیم وقایعی را که هزاران سال پیش رخ دادهاند و امروز نیز به خاطر
ما روی میدهند، احساس کنیم، همچون یک راز است! به همین دلیل است که کلمۀ
«امروز» مشخصۀ سرودهای روحانی و دعاهای مربوط به اعیاد خداوندگارمان، عیسای
مسیح است. به عنوان مثال، در روز میلاد مسیح میخوانیم: «امروز باکره، آن
یگانه ذات متعالی را به دنیا آورد...»؛ در روز تجلی خدا (یا ظهور)
میگوییم: «امروز بر عالم هستی ظاهر شدی و نورت، ای خداوند بر ما تابان
گشت...»؛ درجمعۀ مقدس میخوانیم: «امروز مصلوب گشت، او که زمین را در میان
آبها قرار داد...»؛ در عید رستاخیز می خوانیم: «امروز فصح مقدس [پِسَخ]
بر ما نمایان میشود، فصحی مقدس و جدید...»؛ و در عید صعود میخوانیم: «امروز
در آسمان قدرتهای آسمان... شاهد... صعود هستند.» کلیسا چنان احساس میکند
که گویی این وقایع امروز اتفاق میافتند. آنها بیست قرن پیش رخ دادند، اما از
نیروی رهاییبخششان در جماعت کلیسا هیچ چیز کم نشده است. ما آنها را بهگونهای
تجربه میکنیم که انگار هماکنون اتفاق میافتند، و به همین دلیل است که در
جانهای کسانی که با ایمان بدانها نزدیک میشوند، به نحوی تقدیسکننده عمل
میکنند.
اگر کسی بر ضد آن بحث کند و بگوید که این رویکرد برخلاف منطق بشری است،
میتوان با استفاده از ستارهشناسی با او بحث کرد. ستارهشناسان بر این باورند
که ستارگانی ثابت وجود دارند که که دو و سه میلیون سال نوری از زمین فاصله
دارند. ایشان میگویند نوری که امروز مشاهده میکنیم، همان نوری است که ستارگان
دو میلیون سال پیش از خود ساطع کردند و همین نور است که همچنان میتابد! اگر یک
جسم مادی و ستارهای که خدا خلق کرده، چنین خصوصیتی دارد، آیا غیرممکن است که
مسیح، «خورشید عدالت» که خودْ خالق است، کاری کند که وقایع شگفتانگیز زندگیاش
که تنها دو هزار سال پیش رخ داد، امروز به ما برسد؟ با این همه، این رازی است
ماورای منطق در خصوص حضور مطلق خدا، و تنها با ایمان میتوان به آن نزدیک شد.
حال اجازه دهید تا بر این وقایع مقدس زندگی مسیح به همراه آیین نیایش،
یک به یک نگاهی بیندازیم.
·
ولادت عیسی
کار تدارک هدایای گرانبها در پروتسیس مقدس (یا میز پیشکشی) و بر
طاقچهای ایوانمانند در سمت چپ میز مقدس (یا مذبح) انجام میشود. کشیش
برگزارکننده، «پروسفورو» (یا پیشکشی- یک قرص نان که به روشی خاص آماده
شده و از سوی جامعۀ ایماندار محل تقدیم میگردد) و «ناما» (شراب، که باید خالص
و پاک باشد) را دریافت میکند. او در مراسمی خاص و مرحلهای[3]، این هدایا
را به خدا پیشکش میکند. کشیش از بخش میانی قرص نان، تکهای برمیدارد که به آن
«برۀ» خدا میگویند[4] که حروف
ΙΣ/ΧΡ. ΝΙ/ΚΑ به صورت برجسته
روی آن نقش بسته است.[5] سپس، در
جدیترین لحظۀ آیین نیایش، این تکه تقدیس شده به بدن مقدس مسیح تبدیل خواهد
گردید. کشیش در این لحظه «بره» را در مرکز بشقاب نان عشای ربانی (Discarion یا سینی) که گِرد و نماد کل دنیاست، قرار میدهد. در این لحظه ما از
تولد مسیح از احشای مقدس مادر خدا و ظهورش بر زمین آگاه میشویم. بهعلاوه،
کشیش «نشانِ ستاره» که یادآور ستارۀ بیتلحم میباشد و مغان را به آخور هدایت
نمود، برگرفته و آن را بالای «بره» قرار میدهد.[6] سپس، پوششی
مخصوص از جنس پارچه به دور بشقاب میپیچد که این نماد قنداقی است که مادر مقدس
او را در آن «پیچید و در آخوری خوابانید» (لوقا ٢ :۷).
«یادآوری» قربانی مسیح بر روی صلیب، این واقعۀ محوری و اصلی آیین نیایش
از مراسم «Proskomidē» شروع شده است.
به همین دلیل است که اغلب کنار شمایل تولد مسیح (نمادی که در محرابِ «Proskomidē» در جایگاه
والایی قرار دارد)، شمایل «نهایت فروتنی» قرار میگیرد که معنای آن عبارت است
از مسیحِ خفته.[7]
·
ظهور علنی عیسی و شروع خدمتش
عیسی در طول سی سال از زندگیاش بر روی زمین، بدون آشکار کردن الوهیتش،
در ناصره میزیست. او پس از تعمید در رود اردن به دست یحیاى پیشرو، «در همۀ
شهرها و روستاها گشته، در کنیسههای آنها تعلیم میداد و بشارت ملكوت را اعلام
میکرد و هر درد و بیماری را شفا میبخشید.» (متی ٩ :۳۵).
این همان ظهور علنی خداوندگار است که در بهاصطلاح «ورود کوچک» انجیل
مقدس در طول آیین نیایش، شاهدش هستیم. کشیش (یا شماس، در صورتی که کسی دیگر در
برگزاری این آیین همکاری میکند) از محراب مقدس انجیل مقدس- نماد مسیح- را بالا
نگاه میدارد و گام برداشته، در مرکز سالن کلیسا میایستد. یک شمع روشن در جلوی
صف قرار دارد. این نمادِ همان پیشروِ مقدس و شریفی است که از قبل آمد تا راه را
برای آمدن عیسی باز کند. برگزارکنندۀ این آیین که انجیل مقدس را با دستانش بلند
میکند، چنین اعلان مینماید: «حکمت. بیایید دقت کنیم»؛ به بیانی دیگر،
انجیل مقدس حاوی حکمت خداست: «مسیح، قدرت خدا و حکمت خداست» (اول
قرنتیان ١ :۲۴). تمام ایمانداران با شنیدن این کلمات و نگریستن به انجیل که
برافراشته شده، یکدیگر را با این سرود ترغیب میکنند: «بیایید پرستش کرده،
سرهای خود را نزد مسیح خم کنیم...» مثل آن روزهای اولیه که جماعت با شنیدن
خبر آمدن عیسی به شهر و دیارشان دیگران را صدا میزدند تا بیایند و در برابر او
تعظیم کنند! نه تنها این، بلکه همه بسته به درد یا مشکل خود، به او التماس
میکردند و میگفتند: «سرور ما، نجاتمان ده!» (متی ٨ :۲۵)، یا «سرور
من، نجاتم ده!» (متی ١٤ :۳۰). به همین نحو، ایمانداران با صدایی بلند
مسیح را خطاب قرار داده، از او استدعا کرده، میگویند: «ما را نجات ده، ای
پسر خدا... هنگامی که برایت میسراییم: هللویا.»
·
خداوندگار به مردم تعلیم میدهد و به مردم نیکی میکند
همانطور که مردم در جلیل و یهودیه بهطور مستقیم سخنان خداوندگار را
میشنیدند و از او تعلیم میگرفتند، در طول آیین نیایش نیز چنین میکنند، آن
هنگام که ایمانداران هر عصری از طریق خواندن درسهای انجیل، همان کلام عیسی را
میشنوند و به کارهایی که برای مردم انجام میداد، و حتی به معجزات، توجه
میکنند. ایمانداران از روی احترام به اینکه صدای خودِ مسیح را میشوند، و برای
اینکه به کلام او دقت و توجه بیشتری داشته باشند، در حالتِ ایستاده به درس
انجیل مقدس گوش میدهند و در آخر با بانگِ «جلال بر تو، ای خداوندگار، جلال
بر تو» او را جلال میدهند که ایشان را شایستۀ شنیدن از او گردانید.
·
خداوندگار در مسیر خود به سوی جلجتا
پس از آنکه خداوندگار به مدت سه سال سراسر فلسطین را پیمود و مردم را
به توبه فراخواند و ارادۀ خدا را بر ایشان مکشوف ساخت- اینکه هر آنکه این اراده
را به کار ببندد، شایستۀ پادشاهی او میگردد- «به خاطر گناهان ما تسلیم مرگ
گردید» (رومیان ٤ :۲۵). او بهخاطر عشقی که به نجات ما داشت، اجازه داد که
به دست دشمنانش تسلیم گردد. مطلبی که کتابمقدس در نمونههای بسیاری خاطر نشان
میکند، حائز اهمیت است، اینکه عیسی به ارادۀ خود و برای قربانی شدن به خاطر ما
«تسلیم گردید»، نه اینکه نمیتوانست از حکم مرگ بگریزد. با این همه، وقتی پطرس
به هنگام مشاهدۀ جمعیتی وحشی که برای دستگیری او نزدیک میشدند، شمشیر کشید،
عیسی به وی فرمود: «شمشیر خود در نیام کن... آیا گمان میکنی نمیتوانم
هماکنون از پدر خود بخواهم که بیش از دوازده فوج فرشته به یاریام فرستد؟»
(متی ٢٦ :۵۲-۵۳).
بدینسان، عیسی پس از دستگیری، از سوی حاکمان یهود به مرگ محکوم شد،
محکومیتی که از سوی پیلاطس، حاکم رومی مورد تاٴیید قرار گرفت. ایشان عیسی را در
حالی که صلیب چوبی سنگینش را حمل میکرد، به تپۀ جلجتا بردند.
در حین آیین نیایش، ایماندار شاهد پیمودن این مسیر به مکان شهادت
خداوندگار است. کشیش برگزارکنندۀ این مراسم، سینی و پیالۀ مقدس را که حاوی
هدایای گرانبهاست، به دست میگیرد و آنها را در یک راهپیمایی رسمی از محراب به
سالن کلیسا میبرد، از میان جماعت عبور میکند و از پلههای بِما [نوعی
منبر یا محراب] بالا میرود و آنها را روی مذبح یا قربانگاه مقدس که نماد
جلجتاست، قرار میدهد. ما نام این مراسم را «ورود بزرگ» مینامیم! هنگامی که
ایماندار به صلیب بزرگ و چوبیِ واقع در پشت قربانگاه مقدس که مسیح مصلوب روی آن
قرار دارد، مینگرد، همین واقعه را مشاهده میکند.
در طول این راهپیمایی، کشیش برگزارکنندۀ این آیین، با صدایی بلند و با
استفاده از عباراتِ دزد توبه کار که کنار مسیح مصلوب گشت، از خداوندگار استدعا
کرده، میگوید: «ای خداوندْ خدا، همۀ ما را در ملكوت خود به یاد آور، از حال
تا ابدالاباد» (م.ک. لوقا ٢٣ :۴۲).
* قربانی مسیح برای نجات جهان
در سرود کروبیان[8] که در شنبۀ
مقدس خوانده میشود، به قربانی مسیح در آیین نیایش اشارۀ واضحی میشود: «...شاه
شاهان و رب الارباب میآید تا قربانی شود و [جان] خود را بهعنوان خوراک
ایماندار بدهد.» در وهلۀ نخست، این کلمات خشن و تند به نظر میرسند، اما
حقیقت را بازتاب میکنند. اشعیای نبی قرنها پیش نبوت کرده بود که مسیح موعود
«...همچون برهای [است] که برای ذبح میبرند» (اشعیا ٥٣ :۷) و در متون
آیینی، مذبح مقدس «Thysiasterion» خوانده میشود
(=مکان، یا میز قربانی) که مسیح در مقابل خدای پدر جان خویش را بهعنوان قربانی
و «برای حیات و نجات دنیا داد.» کشیش برگزارکنندۀ این مراسم این کلام را
قرائت میکند: «بگیرید، بخورید؛ این است بدن من که [بهجهت آمرزش گناهان شما
پاره میشود]»، همان کلامی که مسیح به هنگام سپردن راز سپاسگزاری مقدس بیان
فرمود؛ «همۀ شما از این بنوشید. این است خون من برای عهد جدید که بهخاطر
بسیاری بهجهت آمرزش گناهان ریخته میشود.» زمان حال استمراری که خداوند در
این عبارات به کار میبرد («پاره میشود» و «ریخته میشود») از
اهمیت بسزایی برخوردار است. در روز جمعۀ بزرگ و مقدس، هنگام مصلوب شدن، بدن او
پاره و خون او ریخته شد. اما این امری نیست که در گذشته اتفاق افتاده و تمام
شده باشد، بلکه از ابعادی گسترده و وسیع برخوردار است. اتفاقی که در آن روز رخ
داد، تاٴثیری مفید و مستمر بر قوم خدا از تمامی اعصار دارد. به همین دلیل است
که کشیش برگزارکنندۀ این آیین چنین ادامه میدهد: «از اینرو، با به خاطر
سپردن فرمان نجاتدهنده و تمام اموری که بهخاطر ما رخ داد، صلیب حیاتبخش، دفن
شدن او به مدت سه روز... این هدایا را از هدایایی که تو پیشکش کردی، تقدیمت
مینماییم...»
این لحظهای مهم است که در آن بدن کلیسا از طریق کشیش یا اسقف
برگزارکنندۀ مراسم، این هدایای گرانبها را پیشکش میکند و از خدای پدر استدعا
میکند که روحالقدس را بفرستد و نان و شرابی را که در جام مقدس قرار دارد، به
بدن و خون مقدس مسیح، آن خدا و نجاتدهندۀ ما، عیسى مسیح تبدیل کند. در این
لحظات مقدس است که این راز تقدیس میگردد، رازی که خارج از منطق بشری است،
مانند راز تجسم الهی مسیح که «از طریق روحالقدس و مریم باکره» به انجام
رسید. به هنگام نزول روح القدس، نان و شراب به بدن و خون مقدس مسیح تبدیل
میگردند. خداوندگار و خدای ما، عیسى مسیح، این شکل فروتنانه را به خود
میگیرد تا خود را به ایمانداران اهداء کند، ایشان را احیا و تقدیس نماید و با
خود یکی گرداند. او فرمود: «کسی که بدن مرا میخورَد و خون مرا مینوشد، در
من ساکن میشود و من در او» (یوحنا ٦ :۵۶). سرودِ «راز هیچ تجسسی را
روا نمیداند» که ما در روز ولادت مسیح میخوانیم نیز در اینجا معتبر و
قابل قبول میباشد. هنگامی که خداوندگار در جلجتا جان خویش را بهعنوان قربانی
میدهد، ما ایمانداران در آنجا به هر صورت حضور داریم و فیض و رهاییای را که
از این قربانی سرچشمه میگیرد، دریافت میکنیم.
·
شرکت در مراسم شام آخر
خداوندگار به هنگام سپردن راز سپاسگزاری (همان عشاء ربانی/مترجم
فارسی)، پس از شکرگزاری نزد خدای پدر، نان و شراب را برکت داد و آنها را به بدن
و خون خویش تبدیل نموده، به شاگردان داد و فرمود: «بگیرید، بخورید؛ این است
بدن من»، و نیز: «همۀ شما از این بنوشید. این است خون من...»
(متی ٢٦ :۲۷-۲۸). بدین نحو، شاگردان برای نخستین بار از دستان مسیح، در بدن و
خون مقدس وی شریک شدند.
دقیقاً این همان اتفاقی است که دوباره در هر آیین نیایش اتفاق میافتد.
کشیش در دعای پایانی آیین نیایش، قبل از عشاء ربانی، چنین دعا میکند: «خداوندگارْ
عیسى مسیح، صدای ما را بشنو... و اجازه بده بدن پاک و خون پربهای تو با دستان
مقتدرت به ما و از طریق ما به تمام قومت داده شود.» کمی بعد از آنکه کشیش
نزدیک میآید تا خودش عشاء ربانی را دریافت کند، میگوید: «بدن پربها و مقدس
خدا، خداوندگار و نجاتدهندۀ ما عیسى مسیح به من داده میشود [نام خود را
بر زبان میآورد]...». آنچه از تمامی اینها آشکار میشود، این است که این خودِ
مسیح است که بدن مقدس خودش را میدهد- «همان که تقدیم میکند و خود را تقدیم
کرده است»- از دستان کشیش استفاده میکند تا عشاء ربانی را به ایمانداران
بدهد. به همین دلیل است که هنگامی که اسقف عشاء ربانی را به کشیش- یا کشیش به
شماس- میدهد، نمیگوید «من به تو تقدیم میکنم...»، بلکه میگوید «بدن
پربها و مقدس تقدیمِ تو میشود.»؛ یعنی، این من نیستم که بدن و خون مقدس را
به تو میدهم، بلکه این کار را خداوندگار انجام میدهد.
از این رو، هنگامی که در آیین نیایش شرکت میکنیم، به بالاخانه و شام
آخر منتقل میشویم، و در جماعت رسولان مقدس، لایق دریافت بدن و خون مطهر و مقدس
مسیحمان میشویم، آن هم از دستان خودش، و بدین نحو خود را با او و تمام اعضای
کلیسای مقدس متحد میسازیم.
·
شاهدان رستاخیز عیسی
آیین نیایش، ما را پیامآور نه تنها قربانی مسیح بر روی صلیب، بلکه
رستاخیز او نیز میگرداند. همانطور که دیدیم، پس از تقدیس هدایای گرانبها [نان
و شراب]، بدن مقدس روی سینی مقدس و خون گرانبها در جام مقدس قرار میگیرد. شخصی
که مسئول برگزاری آیین نیایش است، در حرکتی پرمعنا، تکهای از بدن مقدس که نام
عیسی روی آن حک شده را برمیگیرد و آن را با خون گرانبها همراه میسازد. سپس
دعای معروف روز رستاخیز را میخواند: «رستاخیز مسیح را شاهد بودیم...ِ»
بدنی که قربانی شد، مرد و دفن شد، همراه با خون حیات میبخشد و اکنون با آب گرم
(zeon) که اضافه میشود، گرم میگردد؛ بدین نحو، ما شاهد رستاخیز خداوندگار
میشویم.[9] احساس
میکنیم در رستاخیز باشکوه مسیح حضور داریم. ما با چشمان ایمان به مسیحِ
قیامکرده مینگریم؛ به همین علت است که میگوییم: «رستاخیز مسیح را شاهد
بودیم...»، زیرا در حقیقت رستاخیز مسیح را دیدهایم. لذا، وقتی عشاء را
دریافت میکنیم، بدن و خون مقدس و قیامکردۀ مسیح را دریافت میکنیم، نه بدن و
خون مرده را.
در حین آیین نیایش و از طریق تمام این تجارب، نه تنها شاهد رستاخیز
میگردیم، بلکه در واقعۀ خداوندگار قیامکرده شریک میشویم.
·
حاضر در صعود مسیح
همانطور که از اناجیل مقدس میدانیم، عیسی چهل روز بعد از رستاخیز و پس
از به پایان رسانیدن کار نجاتبخش خود، در حضور شاگردانش به آسمان صعود کرد. در
طول آیین نیایش ما نیز تجربهای از این واقعۀ شگفتانگیز بدست میآوریم.
برگزارکنندۀ این مراسم پس از اجرای عشاء ربانی، به این هدایای گرانبها بخور
تقدیم کرده، میگوید: «ای خدا، در آسمانها جلال بیاب. بگذار جلالت بر زمین
نمایان شود.» سپس، با احترامی عمیق، جام مقدس را که حاوی بدن مقدس و خون
گرانبهاست، از مذبح (یا قربانگاه) برمیگیرد، آن را بالا میبرد- حرکتی که
نشانۀ صعود است- و خدا را جلال داده، میگوید: «خدای ما متبارک است. همواره،
اكنون و تا ابد و تا جميع اعصار.»
در این مرحله، آیین نیایش و هدف آن نیز به اتمام میرسد. بنابراین،
آیین نیایش زندگی کامل خداوندگار را از آخور تا صلیب، و از رستاخیز تا صعود، و
نیز انتظار بازگشت مسیح را در برابر دیدگان ایمانداران، به نمایش میگذارد.
یک مسیحی که با ایمان در آیین نیایش شرکت میجوید، احساس میکند که در
هر یک از این وقایع حضور دارد. از همان لحظهای که عشاء را دریافت میدارد، حس
میکند که مسیح نه تنها لبهایش را، بلکه تمام حواس او را لمس میکند، و همه چیز
را تقدیس مینماید، یعنی روح و جانش را.
آیا تمام آیین هاى نیایش که در کلیساهای ارتدوكس و در طول یک سال کامل
برگزار میشوند، همین مضمون را دارند؟
ساختار اصلی یکی است. تفاوتها شامل دروس برگرفته از رسولان و انجیل، و
همچنین سرودهای خاص میشوند، که این بستگی به روز و عیدی دارد که آیین نیایش در
آن برگزار میشود. در خصوص مضمون دعاها، امروزه سه شکل از آیین نیایش مرسوم
شدهاند:
۱. آیین نیایش یعقوب مقدس، برادر او که خداست (آدلفوتئوس).
این قدیمیترین آیین نیایش است که معمولاً دو بار در سال، در عید یعقوب
مقدس (بیست و سوم اکتبر) و یکشنبۀ بعد از عید میلاد برگزار میشود، زمانی که
یاد یعقوب مقدس دوباره به همراه داوود نبی و پادشاه (جدّ عیسی بهلحاظ جسمانی)
و یوسف، حامی و محافظ مادر خدا (Theotokos) گرامی داشته میشود. این آیین عمدتاً حاوی دعاهایی طولانی است که شکل
اولیۀ آنها به یعقوب مقدس، برادر عیسی نسبت داده میشوند، چیزی که سی و دومین
قانون شورای جهانی در ترولو، موسوم به
[10]Penthēcte، مورد تاٴیید قرار گرفته است.
۲. آیین نیایش قدیس باسیل کبیر، اسقف اعظم قیصریه در کاپادوکیه
کسی که به آیین نیایش شکل بخشید، اسقف بزرگ و حکیم کلیسا است که از
تمام آیینهای نیایشی که در دست داشت بهعنوان اساس و مبنا استفاده کرد. چیزی
که در آیین قدیس باسیل بهطور خاص برجسته و تأثیرگذار است، دعای طولانی
انافورا میباشد (تقدیم هدایای گرانبها) که دلیل آن مفاهیم الهیاتی عمیق و
سبک بیان زیبای آن میباشد. آیین نیایش قدیس باسیل کبیر ده بار در سال برگزار
میشود. در روز یادبود او، شب عید میلاد، شب قبل از ظهور عیسی، پنجشنبۀ نیکو،
شنبۀ نیکو و پنج یکشنبه از ایام روزه (۴۰ روزه).
۳. آیین نیایش قدیس یوحنای زریندهان (کریزوستوم)
این آیین نیایش در اصل از طرف کلیسای انطاکیه برگزار شد، جایی که در آن
قدیس یوحنا (۳۴۹-۴۰۷) که بهخاطر موعظههای عالیاش، به «زریندهان»
(کریزوستوم) معروف بود، بهعنوان واعظ خدمت میکرد. تفاوت این آیین با آیین
نیایش قدیس باسیل کبیر فقط در زمینۀ دعاهاست، یعنی دعاهای آن کوتاهتر میباشند.
وقتی قدیس یوحنای زریندهان، اسقف اعظم قسطنطنیه شد (۳۹۸-۴۰۴)، این آیین برای
تمام کلیساهای ارتدوكس مسیحی شرق به رسمیت شناخته شد. این آیین در سراسر سال،
هر یکشنبه و در هر عید کوچک یا بزرگ برگزار میشود.
۴. آیین نیایش مبتنی بر هدایایی که از پیش تقدیس یافتهاند
این آیین تنها در چهارشنبههاى در طول ایام روزه (۴۰ روزه) برگزار
میشود. در این آیین، راز عشاء ربانی برگزار نمیشود. در واقع، این آیین نیایشی
که توضیح دادیم نیست، بلکه مراسمی ترکیبی از بخش نخست دعای عصر و بخشی از آیین
نیایش پس از تقدیس هدایاست. هدف این آیین، شرکت کردن ایماندار در عشاء ربانی
است و چون کلیسا ثابت کرده که روح رستاخیز آن را فراگرفته، در ایام هفته که
مخصوص روزه است، یعنی دوشنبه تا جمعه، در طول دورۀ روزۀ بزرگ و قبل از رستاخیز
برگزار نمیشود. از سوی دیگر، برای اینکه ایمانداران در طول این ایام پشیمانی و
توبه (ایام روزه)، از عشاء ربانی محروم نشوند، کلیسا تصمیم گرفته که مراسم
هدایای از پیش تقدیسیافته برگزار شود، مراسمی بسیار مقدس که به ایماندار کمک
میکند که از طریق عشاء ربانی با مسیح متحد شود.
از آنجایی که هیچ آیین مشخصی برای تقدیس هدایای گرانبها برگزار
نمیشود، پس چگونه مسیحیان حین آیین نیایش از پیش تقدیسیافته، عشاء را دریافت
میکنند؟
بدن مقدس و خون گرانبها از آیین نیایش یکشنبۀ قبل کنار گذاشته میشوند
تا حین آیینهای نیایش هدایای از پیش تقدیسیافته به ایمانداران داده شوند.
بخشهای اصلی آیین نیایش کدامند؟
اساساً آیین نیایش از سه بخش تشکیل شده است:
الف) نخستین بخشProskomidē
است که در مذبحِ پروتسیس (میز پیشکشی) برگزار میشود. در این
مراسم، آمادهسازی هدایای گرانبها انجام میشود. سپس، حین ورود اصلی، آنها را
در صفی رسمی به سوی مذبح مقدس میآورند و در زمان مناسب به بدن و خون مقدس عیسی
تبدیل خواهند شد.
ب) دومین بخش آیین کلام است (یا آیین نوآموزان مسیحی). این بخش
با این اعلام شروع میشود: «متبارک است ملكوت پدر و پسر و روح القدس.»
پس از آن، دعاها و سرودهای مناسبِ روز خوانده میشوند. «ورود کوچک» یا
راهپیمایی رسمیِ انجیل مقدس انجام میگیرد و پس از آن قرائتهایی از رسولان و
انجیل انجام میشود. سپس، کلام خدا موعظه میشود. این بخش با دعاهایی برای
نوآموزان مسیحی پایان میپذیرد. ما این بخش را «آیین نوآموزان مسیحی» مینامیم
زیرا نوآموزان نیز میتوانند در آن شرکت داشته باشند، یعنی افرادی که هنوز
تعمید نگرفتهاند. نظم و ترتیب درست حکم میکند که چه زمانی آیین نیایش به
پایان میرسد و نوآموزان کلیسا را ترک میکنند؛ سپس، آیین راز عشاء مقدس آغاز
میگردد. اما با معافیت، اجازه و برکت اسقف محل، نوآموزان میتوانند تا پایان
آیین نیایش در کلیسا بمانند تا با آنچه در حین مراسم اتفاق میافتد، آشنا شوند.
این موضوع به طور مخصوص زمانی مطرح است که یک کلیسایی خاص، پس از آیین نیایش
برای نوآموزان دورۀ تعالیم دینی تدارک دیده باشد.
ج) سومین بخش آیین، راز سپاسگزاری الهی است که آیین
ایمانداران نیز نامیده میشود. نخستین بخش با دعاهایی برای ایمانداران
تعمیدیافته آغاز میشود. سپس، سرود کروبیان خوانده میشود که روحانیون و
مسیحیان عادی را تشویق میکند که هرگونه نگرانی دنیوی زندگی خود را کنار
بگذارند تا از مسیحْ پادشاه استقبال کنند، کسی که همراه با لشکر فرشتگان میآید
و بایستی برای نجات ما قربانی شود! هنگامی که «ورود بزرگ» ( که دربارۀ آن صحبت
کردیم) اتفاق میافتد، این سرود برای لحظهای قطع میشود. پس از آن، سرود
کروبیان تمام میشود و هدایای گرانبها روی محراب مقدس قرار میگیرند. پس از آن،
یک سری دعاها و درخواستها مطرح میشوند که ایماندار را ترغیب مینمایند که با
محبت نسبت به یکدیگر، هرگونه کینه و دشمنی را از قلب خود بزدایند و با قرائت
اعتقادنامه نیقیه، به ایمان ارتدوكس خویش اعتراف کنند. سپس دعای طولانی
انافورا خوانده میشود که در طول آن، راز سپاسگزاری مقدس برگزار میگردد.
پس از آن و با دعاهایی مناسب، ایمانداران خود را برای دریافت عشاء مقدس آماده
میکنند. پس از عشاء مقدس، از خداوند به خاطر این افتخار و برکت عظیم که شامل
حال مان کرده تا ما را با خود متحد سازد، شکرگزاری میکنیم. آیین نیایش با دو
دعای شکرگزاری و استغاثه برای کل دنیا به پایان میرسد.
چرا گفته میشود که در آیین نیایش، کلیسا آشکار میگردد؟ چگونه چنین
اتفاقی ممکن است؟
همانطور که قبلاً گفتیم، کلیسا بدن الهی-انسانی مسیح است. «مسیح سر
کلیسا است» (افسسیان ٥ :۲۳). مسیح که شخص دوم تثلیث اقدس است، با پدر و
روح القدس متحد میگردد. از این رو، در آیین نیایش خدای تثلیث حضور دارد.
همچنین فرشتگان مقدس که گرداگرد خدا هستند نیز حضور دارند. بهعلاوه، مریم مادر
مقدس همراه با مقدسین و تمام مسیحیان تعمیدیافته نیز با ایشان هستند که از طریق
ایمان با مسیح متحد گشتهاند. لذا، در آیین نیایش تمام اعضای کلیسا حضور دارند،
آنانی که بر روی زمین هستند (کلیسای «مبارز») و آنانی که در آسمان هستند، یعنی
کلیسای «پیروز.»
در شمایلنگاری کلیسای بیزانتینی که آیین نیایش در آن برگزار میشود،
تصویری آشکار از حضور کل کلیسا در ساختمان کلیسای ارتدوكس داریم:
در مرکز گنبد، شمایل مسیح، آن «قادر مطلق» وجود دارد. در اطراف او
فرشتگان و فرشتگان اعظم به تصویر کشیده شدهاند. در بین آنها مریم مادر مقدس
مسیح، یحیی تعمیددهنده و پیشرو، و سایر انبیاء قرار دارند. چهار انجیلنگار که
اناجیل مقدس را نوشتند، چهار مثلث واقع در ستون گنبد را دربرگرفتهاند، این در
حالی است که در شمعدان[11] وسطی
تصویر دوازده رسول نقش بسته است.
بر روی دیوارها، از بِمای مقدس (یا جایگاه مقدس) و شمایل مریم مقدس که
«Platytera ton
Ouranon»
نامیده میشوند (=پهناورتر از آسمانها)، تصاویر اسقفهای مقدس، شهیدان و مقدسین
سرسپرده[12] و سایر
قدیسین قرار دارد. همچنین وقایع تاریخی مهم زندگی خداوندگار که بدانها اشاره
کردیم، نقش بستهاند که در حین آیین نیایش زنده و روشن میگردند.
اما در اصل، از لحظهای که «Proskomidē»، یا پیشکش هدایای گرانبها در میز پیشکشی شروع میشود- که قبلاً در
مورد آن صحبت کردیم- حضور کل کلیسا به یک تجربه تبدیل میگردد.
کشیش برگزارکنندۀ آیین، از بین چندین قرص نان (prosfora =قرصهای نان پیشکش شده) که ایمانداران به کلیسا
آوردهاند، سه قرص برمیدارد و آنها را به سمت آسمان بلند میکند، بدین معنا که
آنها را تقدیم خداوند کرده و خدا را جلال میدهد.
کشیش وسط قرص نان اول را که قبلاً گفتیم «بره» نام دارد، جدا میکند؛
این بخش به بدن مقدس مسیح تبدیل خواهد شد. او آن را در وسط سینی مقدس که گرد
است و نماد کل عالم هستی میباشد، قرار میدهد.
سپس، تکهای مثلثی از نان دوم جدا میکند که روی آن حروف اول کلمات
«مادر خدا» نوشته شده، و بیانگر این جمله میباشد: «به احترام و یادبود
متبارکترین و بزرگوارترین شخص، بانوی ما، آن مادر خدا و مریم عذرا...» او آن
را در سمت راست «بره» قرار میدهد و این عبارت برگرفته از مزمور را میخواند:
«به جانب راستت، ملكه... ایستاده است» (مزمور ٤٥ :۱۰).
کشیش نُه تکۀ مثلثی از نان سوم جدا میکند و آنها را در سمت راست «بره»
قرار میدهد. در هنگام جدا کردن تکۀ نخست میگوید: «به احترام و یادبود فرشتگان
اعظمِ
[13]Taxiarch میکائیل و جبرائیل و تمام قدرتهای آسمانی که فاقد کالبد میباشند»،
یعنی کل فرشتگان دنیا. به هنگام جدا کردن تکۀ دوم از یحیی تعمیددهنده، پیشروِ
بزرگوار و تمام انبیاء یاد میکند. به هنگام جدا کردن تکۀ سوم، از رسولان مقدس
یاد میکند. به هنگام جدا کردن تکۀ چهارم، از تمام پدران مقدس کلیسا یاد
میکند. به هنگام جدا کردن تکۀ پنجم، یاد شهیدان مقدس را گرامی میدارد. به
هنگام جدا کردن تکۀ ششم، از پدران خداترس و سرسپرده یاد میکند که با وجود تمام
تمایلات بسیار بهعنوان راهب و راهبهها در صومعهها یا بیابانها در تمرین و
تزکیۀ روحانی، روزه و دعای بیوقفه زندگی خویش را سپری کردند. کشیش به هنگام
جدا کردن تکۀ هفتم از مقدسین پزشک و
Anargyroi[14]، کسانی که معجزه
میکردند و بدون دریافت هزینهای بیماران را مداوا مینمودند، یاد میکند. او
به هنگام جدا کردن تکۀ هشتم یاد «تئوپاتروسِ» مقدس (= والدین مقدسِ) مادر
خدا، يوآخيم و آنا، و همچنین مقدسینی را که آن روز عید مخصوص ایشان است،
گرامی میدارد. کشیش به هنگام جدا کردن تکۀ نهم، یاد تمامی مقدسینی که آیینِ
ایشان برگزار میگردد، یعنی قدیسْ یوحنای زریندهان یا قدیسْ باسیل کبیر را
گرامی میدارد.
پس از آن، کشیش سهم اسقف کلیسای محلی را نیز جدا میکند و آن را زیر
«بره» قرار میدهد. آنگاه تکههای کوچک را جدا میکند و از اسامی ایمانداران،
روحانیون و مسیحیان عادی، و سپس آنانی که «خفتهاند»[15] یاد
میکند.
بدین نحو، با گرامی داشتن و قرار دادن سهم تمام افرادی که بدانها اشاره
کردیم، آنچه که در سینی مقدس و گرداگرد خداوندگارمان عیسی مسیح داریم، کلیسا به
عنوان یک کل میباشد.
پس از آنکه روحانیون و مسیحیان عادی عشاء ربانی را دریافت کردند،
تکههایی که نشاندهندۀ اعضای کلیساست، در جام مقدس با بدن و خون مقدس مسیح
متحد و یکی میشوند. این به چه معناست؟ به شکل رمزآلود که ذهن انسان قادر به
درک آن نیست، این بدان معناست که کل بدن کلیسا «به خون گرانبهای مسیح، آن
برۀ بیعیب و بینقص» تقدیس یافته است (۱-پطرس ١ :۱۹). پس از آن، کلیسا
بهعنوان «عروسی در تمام جلال، پاکی و قدوسیتش، بدون «هیچ لک و چین و نقصی»
نشان داده میشود (م.ک. افسسیان ٥ :۲۷).
تمام این دلایل مساوی است با این حقیقت که ما در آیین نیایش فقط حضور
مسیح را نداریم، بلکه کل کلیسا نیز حاضر است، کلیسایی که به شکل جداییناپذیری
با او پیوند خورده و متحد شده است، از این طریق که بدن خودِ اوست. اگر کسی با
ایمان به راز کلیسا نزدیک شود، میتواند این حقیقت را احساس کند.
[1]
کلمۀ
liturgiya که معادل دقیق کلمۀ
λειτουργία
است، در زبانهای ویتنامی، روسی، لهستانی، چکوسلواکی، ارمنی و غیره
کاربرد دارد. همین کلمه یعنی
Liturgie در زبان آلمانی و فرانسه به کار میرود، هر چند فرقههای کاتولیک
رومی، لوتری و انگلیکن از کلمۀ مرسوم
Mass (از
missa که یک کلمۀ لاتین میانه است، گرفته شده) با معانی و مفهومهای مختلف
استفاده میکنند. (یادداشت مترجم)
[2]
کلیسای
ارتدوكس این مراسم را Holy
Eucharist (آیین
سپاسگزاری) مینامد زیرا در واقع نمایش مجدد شام آخر است که در طول آن
عیسی نان و شراب را برکت داد و «پس از شکرگزاری» آنها را بهعنوان بدن
و خون خویش به شاگردانش داد (م.ک. ۲۲:۱۹-۲۰). پس از آن، آیین
سپاسگزاری مقدس تجلیل و یادبودِ «صلیب، قبر، تدفین سه روزه، رستاخیز
به آسمان، نشستن به دست راست پدر و بازگشت ثانوی و پیروزمندانۀ»
[مسیح] میباشد، همانطور که «دعای تقدیم یا پیشکشی» بیان میکند!
(یادداشت مترجم)
[3]
این
بخش تدارکاتی آیین Proskomidē نامیده
میشود (کلمهای یونانه به معنای «پیشکش کردن» [هدایا]) که بهخاطر
تقدیم داوطلبانۀ نان و شراب از سوی مسیحیان وفادار به منظور برگزاری
آیین سپاسگزاری و آمادگی ایشان در جلسهای رسمی و جدی از سوی کشیش چنین
نامیده میشود، کشیشی که لباس رسمی و مرتبط با مقام خود را به طور کامل
بر تن کرده است. (یادداشت مترجم)
[4]
به
دلیل کلام یحیی تعمید دهنده چنین نامیده میشود که یادآور کلام
اشعیاست: «این است برۀ خدا که گناه جهان را برمیدارد!» (یوحنا
١ :۲۹؛ م.ک. اشعیا ٥٣ :۷). (یادداشت مترجم)
[5]
روی
نان تقدیمی مُهری حک شده که مرکز آن علامت صلیب قرار دارد. در هر بخش افقی، سمت چپ و
راست قسمت بالایی صلیب میتوان حروف یونانی
ΙΣ (Ἰησοῦς=عیسی) / XP (Χριστός=مسیح) را خواند و در پایین و سمت راست و چپِ صلیب، حروف
ΝΙ/ΚΑ (Νικᾶ= او
پیروز است) حک شده است. (یادداشت مترجم)
[6]
دو
نیم دایره از جنس فلز، طلا یا نقره یک ستارۀ کوچک و گرد را شکل میدهند
که به عنوان یک پل در بشقاب عمل میکند تا اجازه ندهد پوشش دور سینی با
«بره» تماس پیدا کند. (یادداشت مترجم)
[7] همراه بودن این دو شمائل در کنار یکدیگر نه امری غیرمهم است و نه
اتفاقی. در وقایع زندگی «تاریخی» مسیح یعنی پسر خدا که فارغ از قید
زمان است، نه عاملِ زمان مرسوم و قابل اندازه گیری وجود دارد نه عامل
فضا و فاصله. زمانی که پیکرنگاران بیزانسی تولد مسیح را «روایت»
میکردند (این یک اصطلاح فنی است که در پیکرنگاری به کار میرود)
میخواستند این «بُعد» متعالی زمان را ثبت کنند. آنها نوزاد مقدس را در آخور و پیچیده در
قنداق به تصویر کشیدند که شبیه کفن به نظر میرسد و با این نام بدان
اشاره میشود! با این همه، دلیل، معنا و چکیدۀ تجسم قربانی رهاییبخش
کلمۀ خداست! (یادداشت مترجم)
[8]
ما
سرود کروبیان را برای آمادگی و قبل از ورود اصلی (یا بزرگ) هدایای
گرانبها در هر آیین نیایش میخوانیم. دلیل نامیده شدن این سرود این است
که با کلماتی هشدار دهنده آغاز میشود: «ما که در این راز نمایندۀ
کروبیان هستیم...بیایید تمام نگرانیها و دغدغهای این زندگی را کنار
بگذاریم تا به استقبال پادشاه عالم رویم!» در آیین نیایش قديس
باسیل کبیر، در صبح شنبۀ مقدس یک سرود ورود دیگر جایگزین سرود مرسوم
کروبیان میشود که دعوتی بس تکاندهندهتر دارد: «بگذارید هر جاندار
فانی خاموش گردد، زیرا شاه شاهان...!» (یادداشت مترجم)
[9]
هر یک از جزئیات آمادهسازی عشای ربانی به شدت ظریف، رمزآلود و
پرمعناست. کشیش برگزار کننده پس از جدا کردن قسمت «بره» و تکه کردن آن
به قسمتهای کوچک در حین خواندن این جمله که «برۀ خدا پاره و [بین
همه] توزیع شده است؛ پاره شده اما جدا و تقسیم نشده...» بخشی از آن
را داخل جام قرار میدهد و میگوید «پری روح القدس. آمین» سپس،
آب گرم را که خادم کلیسا در جامی کوچک و فلزی (به آن
zeon
میگویند= داغ شده از حرارت زیاد یا آبی که درون آن است) نزد او آورده
برکت میدهد؛ پس از برکت دادن آن را به شکل صلیب در جام میریزد و
میگوید «گرمی روح القدس. آمین.» بدن مقدس (نان پاره شده اما
لزوماً تقسیم و جدا نشده است)، خون گرانبها و آب گرم، هر سه با هم در
جام «عناصر» عشای ربانی را تشکیل میدهند؛ یعنی واقعۀ مسیح قیام کرده
که ایماندار در آن شرکت میکند. (یادداشت مترجم)
[10]
این
شورا در قسطنطنیه و در سالن گنبد دار (trullos) کاخ
امپراطوری برگزار شد، از آن زمان، در سال ۶۹۲ در سایۀ حمایتهای
امپراطور بیزانسی ژوستینیان دوم (۶۶۸-۷۱۱) «in
Trullo» نامیده شد. این شورا همچنین به نام یونانیPenthēcte
یا
معادل لاتین آنQuinisext
شناخته شده است که به معنای
پنجم-ششم است زیرا بهعنوان یک شورای اضافه به شورای جهانی پنجم
(قسطنطنیه، ۵۵۳) و ششم (قسطنطنیه، ۶۸۰) برگزار شد و هدف عمدۀ آن به
وجود آوردن و تاٴیید کاننهای مربوط به مراسم، روال کار و
ادارۀ امور کلیساست. ۲۱۵ اسقف در این شورا حضور یافتند که اگر نگوییم
همه آنها، اکثرشان از بخش شرقی امپراطوری روم بودند. (یادداشت مترجم)
[11]
در
کلیسای کاتولیک شمعدانهای بسیاری ممکن است توجه شما را به خود جلب کند:
قابل حمل، ثابت، آویخته، شمعدانی که یک شمع در خود جای میدهد (به آن
candils، یا lambdas میگویند که بیانگر ذات یگانۀ خدا و نور جاودانی است)، شمعدان دیگری
دارای دو شمع است (dykiron، بیانگر وجود دو طبیعت در مسیح است)، شمعدان دیگری دارای سه شمع است (trikiron، به سه شخص تثلیث اقدس اشاره میکند)، شمعدان دیگری حاوی شمعهای
بسیاری است (polycandils) هفت یا دوازده شمع (به ترتیب به هفت عطای روح القدس و دوازده رسول
اشاره میکند) و شمعدان دیگری حاوی «شمعهای متعدد» (panicandlis، بیش از
دوازده شمع) است. شمعدانِ آویختۀ
panicandlis یا
شمعدان چند شاخه به شکل یک دایره میماند که با شمعها و شمائل کوچک
مقدسین تزئین شده است. به آنها
Choros
میگویند که به معنای «مجمع» یا «گروه کُر» است. شمعدان وسطی که نویسنده در اینجا توصیف میکند، از وسط گنبد،
جایی که شمائل مسیح، قادر مطلق نقش بسته، آویزان است. از تمامی اینها
میتوان به راحتی دید و فهمید که چگونه کلیسای اورتودکس آکنده از نماد
است و به نحو مشهودی با نمادها و وسائل قابل مشاهده، کل سرگذشت کلیسا
را بهعنوان قوم خدا و بدن مسیح به نمایش میگذارد. (یادداشت مترجم)
[12]
در
سنت اورتودکس مجموعه لغاتی که برای مقدسین به کار میرود گسترده و
پیچیده است. هر اصطلاح به نوع زندگی یک قدیس و طریقی که بدان قدوسیت
دست یافته، اشاره میکند. از این رو، علاوه بر انبیاء، رسولان،
انجیلنویسان و سایرین، شهیدان یا
homologetes (=آنانی که در ملاء عام و با رفتار و گفتار خود به ایمان خویش اعتراف
نموده و به همین خاطر بهطرز وحشیانه کشته شدند) نیز جزو قدیسین به
شمار میروند- میتوان نام ایشان را مقدسین «اهل عمل» گذاشت. صفت
hosios نشان
میدهد که شخص قدیس با داشتن یک زندگی خالصانه و وقف شده (monastic) بدین
مقام دست یافته است. asketes کسی است که با داشتن یک زندگی زاهدانه، ریاضتکش، رهبانی و تنها، به
این مقام رسیده است. stylites کسی است که تمام زندگی یا بخش عمدهای از آن را بر روی تیرک (stylos) زندگی
میکرد، و غیره. (یادداشت مترجم)
[13]
کلیسا بالاترین عنوان یک مقام نظامی (که
سرتیپ میباشد) را به فرشتگان اعظم میکائیل و جبرائیل بهعنوان رهبران
لشگر آسمانی داد. (یادداشت مترجم)
[14]
کازماس
و دامیان دو پزشک عرب در قرن سوم، که به برادران دو قلو معروف بودند و
نخستین شهیدان مسیحی به شمار میرفتند، از حرفۀ پزشکی خود استفاده
کردند بدون اینکه پولی در ازای آن قبول کنند و به همین خاطر
Anargyroi خوانده
شدند= سربازان بیجیره و مواجب یا تهیدست. (یادداشت مترجم)
[15]
کلیسای
اورتودکس به خاطر اهمیتی که برای واقعۀ رستاخیز مسیح قائل است، از
کلمات و اصطلاحاتی مثل «مرگ»، «مرده» یا «قبرستان» استفاده نمیکند،
بلکه از اصطلاحاتی مثل «خوابیده» یا «آرامگاه» استفاده میکند (برگرفته
از کلمۀ یونانی Kemeterion= جایی که شخص استراحت میکند و میخوابد). (یادداشت مترجم)
|