ایمان و زندگی اورتودکس
بخش 1
- ایمان
یک مسیحی اورتودکس
من با خواندن دقیق
اعتقادنامه، به این نتیجه رسیدم که در بند شمارۀ ۸، روحالقدس را با پدر و پسر
«یک پرستش و یک جلال است.» از آنجایی که ما به یک خدای حقیقی باور داریم، پس
چگونه سه شخص ظاهر میگردند که دارای یک ارزش، یک احترام و یک جلال میباشند؟
از
همین ابتدا میخواهم بدانید که در این مقطع، خود را در مقابل یک راز میبینیم،
یعنی راز تثلیث اقدس، که هیچ انسانی هر چقدر هم حکیم و مقدس باشد، هرگز
نتوانسته از عقل و منطق بشری خود برای کشف و درک آن استفاده کند. منطق میگوید
۱+۱+۱=۳. الهیات میگوید ۱+۱+۱=۱. بهعبارتی، خدای پدر، خدای پسر و خدای
روحالقدس تنها خدای یگانه است.
این
اتفاق چگونه رخ میدهد؟ منطق بشری در جایگاهی نیست که این امر را درک نماید،
زیرا فراتر از منطق است؛ چنانکه میگوییم «فراتر از منطق» است، اما «غیرمنطقی»
نیست. نمونههای زیادی هست که بیانگر این هستند ذهن بشری قادر به درک آنها
نبوده است. تلاشهای زیادی برای نزدیک شدن به این راز صورت گرفته، اما هیچیک
پاسخی ندادهاند که برای ذهن بشر بهطور کامل قانع کننده باشد. راز تثلیث اقدس
تنها با ایمان قابل قبول میگردد. البته، وقتی ایماندار میداند که ما در این
زمینه تأکیداتی شفاف داریم که از کتابمقدس برگرفته شدهاند، پذیرش کامل آن
برایش دشوار نیست.
بیایید نگاهی نزدیک بیندازیم به این موضوع که چگونه همراه با این اعتقادنامه به
الوهیت هر شخص از تثلیث (یعنی پدر، پسر و روحالقدس) که خدای یکتاست، اعتراف
میکنیم:
بند
شمارۀ ۱: عبارت «من ایمان دارم به خدای یکتا، پدر قادر مطلق، آفریدگار آسمان
و زمین...» این حقیقت را آشکار میسازد که خصوصیت خدا به پدر داده شده است.
اما
در دو بند ۲ و ۷ میبینیم که همین خصوصیت به «پسر خدا» نیز نسبت داده میشود: «به
خداوند یکتا
(...) پسر یگانه خدا (...)
خدای راستین از خدای راستین (...)، همذات با پدر، و از طریق او همه چیز هستی
یافت»
(بند ۲). کاملاً مشخص است که ما در این بند اعتراف میکنیم که پسر خدا، خدای
حقیقی و همذات با پدر است و در کار خلقت با پدر همکاری دارد.
روحالقدس نیز مانند پسرِ خدا، «خداوند» خوانده شده است؛ او «بخشندۀ حیات
است» زیرا حیات میبخشد؛
«از پدر صادر میگردد»، زیرا همانطور که پسر از پدر مولود گشت،
روحالقدس نیز از پدر صادر میگردد؛ «او را با پدر و پسر یک پرستش و یک جلال
است»، زیرا روحالقدس نیز در شأن و مقام، احترام و جلال با دو شخص دیگر
برابر است. «او از طریق پیامبران سخن گفته است.» صدور روحالقدس از پدر
را میتوانیم تا حدودی (نه بهطور کامل) از طریق مثال نور درک کنیم: ما از یک
شعلۀ آتش، دو شعلۀ دیگر را روشن میکنیم و اینها با یکدیگر یک آتش را تشکیل
میدهند. عهدقدیم بیان میدارد که خدا از طریق انبیاء سخن میگوید. از آنجا که
«اعتراف ایمان» اعلان میدارد که روحالقدس با انبیاء سخن میگفت، این قضیه
آشکار میشود که روحالقدس، خداست.
علاوه
بر این، چون پرستش، احترام و جلال به یک میزان به هر سه شخص، یعنی به پدر، به
پسر و به روحالقدس تقدیم میشود، ایشان در بین خود از جایگاهی برابر
برخوردارند.
پس
بدیهی است که خدای یکتا سه شخص دارد: پدر، پسر و روحالقدس.
آیا
کتابمقدس به سه شخصِ خدا اشاره کرده است؟
مطمئناً کتابمقدس با شهادتهای متعدد، تأیید میکند که خدای یکتا «سه شخص»
دارد؛ در غیر این صورت، پدران دو شورای بینالکلیسایی نمیتوانستند این موضوع
را در «اعتراف ایمان» بگنجانند.
سه
شخص تثلیث اقدس برای نخستین بار در تعمید عیسی مسیح در رود اردن ظاهر شد.
لحظهای که عیسی از آب بیرون آمد، خدای پدر با صدای خود حضورش را برای دیگران
ملموس ساخت و این جمله از او شنیده شد: «سپس ندایی از آسمان در رسید که ”این
است پسر محبوبم که از او خشنودم.“» (متی ۳:۱۷). در عینِ حال، این شهادت
خدای پدر تأیید میکند که عیسی مسیح پسر خداست. در همان لحظه، «چون عیسی
تعمید يافت، بیدرنگ از آب برآمد. همان دم آسمان بر وى گشوده شد و او روح خدا
را دید که همچون کبوتری فرود آمده و بر وی مى آيد» (متی ٣ :۱۶). از این
رو، روحالقدس در تعمید عیسی، خود را ظاهر میسازد و در آنِ واحد، خدای پدر
دربارۀ پسرش شهادت میدهد و الوهیت مسیح را تأیید میکند.
همچنین، سرود
[1]Apolytikionدر
عید تعمید مسیح، ظهور یا تجلی الهی[2] خوانده میشود
و راز تثلیث اقدس را آشکار مینماید:
خداوندگارا، هنگامی که در رود اردن تعمید گرفتی، پرستش تثلیث آشکار شد؛
زیرا صدای پدر به تو شهادت داد و تو را پسر محبوب خویش خواند. روح نیز به شکل
کبوتری بر این کلام مُهر تأیید زد. ای مسیح، خدای ما، تو که ظاهر شدی و جهان
را روشن نمودهای، جلال بر تو باد.
در
کتابمقدس، خداوندگار ما عیسی مسیح به وضوح به سه شخص تثلیث اقدس اشاره میکند.
هنگامی که عیسی پس از رستاخیزش شاگردانش را فرستاد تا انجیل را به تمام ملتها
موعظه نمایند، به ایشان فرمود: «پس بروید و همۀ قومها را شاگرد سازید و
ایشان را به نام پدر و پسر و روحالقدس تعمید دهید» (متی ۲۸:۱۹).
باور
به تثلیث اقدس بنیان تعلیم کلیسای مسیح است، چیزی که در هیچ دین دیگری وجود
ندارد. سه شخص تثلیث دقیقاً از یک ذات برخوردارند و همین امر ایشان را به شکلی
کامل و مطلق با یکدیگر متحد میسازد. تفاوت میان سه شخص تثلیث بر این حقیقت
استوار است که پدر نمیتواند زاده شود، پسر میتواند زاده شود (مولود از پدر) و
روحالقدس میتواند صادر شود (از پدر صادر میگردد). اما ایشان در سایر چیزها
برابر هستند و در همه چیز با یکدیگر عمل میکنند.
ما به
این موضوع باز خواهیم گشت، زمانی که نگاهی بیندازیم به این موضوع که چگونه سه
شخص تثلیث اقدس در برگزاری رازهای مقدس (منظور از «راز» در این موارد همان
«آیینهای مقدس» است/م.) کلیسا عمل میکنند.
درک
تمام این امور، از طریق منطق دشوار است. خدا یکی است؛ او سه شخص است؛ هر شخص
خداست و این سه شخص همان خدای یکتاست. این چگونه ممکن است؟
این
پرسش نسلی پس از نسل دیگر را درگیر خود کرده است. در طول نخستین شورای
بینالکلیسایی[3]، قدیس
اسپیریدون، اسقف تریمیتوس در قبرس، که بهخاطر معجزاتش شناخته شده بود،
فراخوانده شد تا برای جماعت سخنرانی کند. او تحت تنویر روحالقدس، آنانی را که
به مسیح بهعنوان خدا و تثلیث اقدس ایمان نداشتند، خطاب قرار داده گفت: «ما
ایمان داریم که پسر خدا «همذات (به یونانی: هومو-اوسیوس) با پدر»
است و با او بر یک تخت نشسته و دارای جلال و احترامی واحد میباشد. همچنین باور
داریم که هرچند اینها سه شخص، و سه حالات وجودی (به یونانی: هیپوستاسهایس)
هستند، اما تثلیث اقدس از یک ذات غیرقابل درک تشکیل شده که نمیتواند در ذهن
بشر داخل شود و قابل فهم گردد. برای اینکه متقاعد شوید، به این تکه سفال نگاه
کنید. به نظر میرسد یک جوهر یا ذات دارد، اما از سه عنصر تشکیل شده است.» او
سفال را در کف دستش قرار داد و با دست راستش صلیب کشید و گفت: «به نام پدر» و
آتشی شعلهور شد و به بالا رفت؛ و ادامه داد «و به نام پسر»، و از انگشتانش آب
سرازیر شد؛ و در آخر گفت «و به نام روحالقدس» و در کف دستش خاک باقی ماند.
گفته شده که این نمایش معجزهآسا به بسیاری از حضار کمک کرد که به تثلیث اقدس
ایمان آورند.
مثال
دیگری که به برخی افراد کمک کرد تا راز تثلیث اقدس را بپذیرند، خورشید بود.
خورشید از یک ذات یا جوهر تشکیل شده است. از آنجایی که نور و حرارت از خورشید
ساطع میشود، پس این را میتوان در مورد خدای پدر نیز گفت که پسر از او مولود
شد و روحالقدس از او صادر گردید.
قطعاً
در این مثالها هیچ قیاس صد در صدی وجود ندارد، زیرا خورشید (یا سفال) از ماده
ساخته شدهاند، در حالی که خدا روح است. شاید قانعکنندهتر از این
مثال، کلامی باشد که فرشته به قدیس آگوستین خطاب کرد، هنگامی که وی داشت بر روی
ساحل قدم میزد و ذهنش را به ستوه درآورده بود تا بفهمد چگونه سه شخص تثلیث
اقدس، خدای واحد هستند. او میگوید متوجه شد که یک پسربچه چالهای را در شنها
حفر میکند و با یک سطل کوچک آب از دریا میآورد و در آن گودال میریزد. از آن
پسر سؤال کرد:
-
داری چه کار میکنی؟
-
پسر پاسخ داد: خب، میخواهم همۀ آب دریا را در حفرهای که درست کردم،
بریزم.
-
اما آیا ممکن است که این حفرۀ کوچک بتواند تمام آن آبها را در خود جای
بدهد؟
-
پسر بچه پاسخ داد: پس چگونه ممکن است که ذهن محدود تو اقیانوس راز
تثلیث اقدس را در خود بریزد؟
آن کودک-فرشته ناپدید شد. در
این هنگام بود که قدیس آگوستین درک کرد که تمام تلاشهای او برای پیدا کردن
پاسخی منطقی به این راز، بیهوده بود و آن را با ایمان پذیرفت.
در
تمام جلسات کلیسایی، بارها به سه شخص تثلیث اقدس اشاره میشود، که بهعنوان
خدای حقیقی کار نجات را برای انسان و دنیا به انجام میرساند. آیین نیایش و
جلسات رازهای کلیسایی با این دعای تسبیح و نیایش آغاز میگردد: «پادشاهی پدر
و پسر و روحالقدس متبارک باد»، و تقریباً تمام این مراسم با یک حمد پایان
میپذیرند: «... بر پدر و پسر و روحالقدس.»
[1] Apolytikion (از فعل apolyein= مرخص کردن/ روانه کردن) یک سرود پایانی است که در جلسات ارتودوکس
خوانده میشود. مفاد روز عید در این سرود خلاصه شده و ایمانداران آن را
در دعای صبحگاهی، شبانگاهی، آیین نیایش و سایر مراسم میخوانند. نام
این سرود برگرفته از این واقعیت است که برای نخستین بار، درست قبل از
اختتام جلسۀ شبانگاهی خوانده میشود. (یادداشت مترجم)
[2]
ظهور (Theophany) یا
تجلی الهی (Epiphany) دو کلمۀ یونانی هستند که معنای بسیار نزدیکی به یکدیگر دارند و این
عید را چنین تعریف میکنند: اولی «ظهور خدا»، دومی «ظهور خدا
[بر روی زمین].» در متون مسیحی اولیه پیرامون عید کریسمس، روز حضور خدا بر روی زمین
و در جسم، با همین اسم روبرو میشویم.» (یادداشت مترجم)
|