ایمان و زندگی اورتودکس
بخش 1
- ایمان
یک مسیحی اورتودکس فصل 5 - خدا بر طبق اعتقادنامه
ما این دوازده بند از نماد ایمان را بهطور خلاصه تحلیل خواهیم کرد. در
وهلۀ نخست، بندهای ۱، ۲ و ۸ را که به «خدا» بهعنوان «پدر»، «پسر خدا» و «روح
القدس» اشاره دارند، به شکل کلی بررسی خواهیم نمود.
میخواهم بپرسم معنای کلمۀ «خدا» چیست؟
نام-کلمۀ «خدا» در زبانهای دیگر چه معنایی دارد؟
اگر به کلمۀ «خدا» در زبانهای مختلف نگاه کنیم، تنوع زیادی در معنای آن
کشف خواهیم نمود.
کلمۀ
God
در زبان انگلیسی و
Gott در
آلمانی به معنای کسی است که مردم در مقابل او تعظیم میکنند و او را میپرستند.
در زبان اسلاوی، کلمۀ
Ƃог به
معنای کسی است که پر از نیکویی و شادی است و در جایگاهی قرار دارد که اینها را
به دیگران میدهد.
در عبری کلمۀ یهوه، که خدا خود را با آن آشکار نمود، به معنای
«او که هست»، «او که وجود دارد» و «وجود» میباشد. «هستم آن که هستم»
(یا، هستم؛ که خدا به هنگام ظاهر شدن بر ابراهیم به وی میگوید
(خروج ۳:۱۴)، و این بدین معناست که او تنها خداست، زیرا آنانی که بتپرستان،
خدا میدانستند، هستی و وجود نداشتند بلکه ساختۀ تخیل بشر و بتهایی واقعی
بودند.
معادل این کلمه در زبان کرهای
Chanounim میباشد که از کلمۀ
Chanoul گرفته شده و در مفهوم روحانی، آسمان معنا میدهد. لذا، کلمۀ
Chanounim به معنای آسمانی
است. این مفهوم در دعای ربانی نیز یافت میشود: «ای پدر ما که در آسمانی.» این
کلمه را در دعاهای دیگر کلیسایمان بهعنوان یک ضمیمه یا قید پیدا میکنیم؛
بهعنوان مثال «ای پادشاه آسمانی.» همچنین، وقتی خداوند با شاگردانش
دربارۀ خدا صحبت میکرد، معمولاً کلمۀ «آسمانی» را اضافه مینمود؛ بهعنوان
مثال «پدر آسمانیِ شما» (مت ۶:۱۴)، «پدر آسمانی شما میداند»
(مت ۶:۳۲)، «پدر آسمانی من» (مت ۱۵:۱۳).
زبان کرهای از اصطلاح «Chananim» نیز استفاده میکند، که از عدد
chana= یک میآید. از این رو، کلمۀ «Chananim» به
معنای «یک»، «یکتا/یگانه»، «کسی که همتایی ندارد»، بهعبارتی، تنها خدای واحد و
حقیقی، میباشد. این اصطلاح در کتابمقدس نیز در رابطه با خدا بهکار رفته؛
بهعنوان مثال، «تنها یکی هست که نیکوست [آن هم خداست]» (مت ۱۹:۱۷)؛ «براستی
که خدا یکی است و جز او خدایی نیست» (مر ۱۲:۳۲)؛ «بهجز یک خدا، خدایی
دیگر نیست» (۱-قرن ۸:۴).
کتابمقدس خدا را چگونه مینامد؟
خداوند، نامی است که
نشاندهندۀ حاکمیت خدا بر تمام جهان، امور مادی و روحانی و دیدنی و نادیدنی
است.
پادشاه، از آنجا که نه
تنها پادشاهی آسمان، بلکه پادشاهی زمین نیز از آنِ اوست.
متعال، چون او کنترل
همه چیز را در دستان قدرتمند خویش دارد.
حیات، زیرا به همه چیز
حیات میبخشد.
نور، چون نه تنها
نور طبیعی، بلکه نور روحانی نیز عطا میکند.
از تمام اینها میتوانیم پی ببریم که چون خدا نام خویش را مکشوف
نساخته، انسان میکوشد نامی بیابد که با خدا مطابقت داشته باشد. اما این تلاش
بسیار دشوار است، زیرا خدا بیحد و حصر است؛ و از هر نامی فراتر میباشد. هیچ
نامی نمیتواند او را توصیف یا تعریف کند. ذات خدا بر بشر آشکار و شناخته شده
نیست. هیچ انسانی تا کنون ذات خدا را ندیده است؛ «هیچکس هرگز خدا را ندیده
است» (یوحنا ۱:۱۸). اگر بشر نمیتواند مستقیماً به خورشید که یکی از
مخلوقات خداست نگاه کند، چگونه میتواند به خالق خورشید و کل خلقت نگاه کند؟
خدا میگوید: «اما روی مرا نمیتوانی دید، زیرا انسان نمیتواند مرا ببیند و
زنده بماند» (خروج ۳۳:۲۰). بر اساس الاهیات مبتنی بر تنزیه، خدا ناشناخته
(=شناخته شده نیست)، نزدیکنشدنی (=نمیتوان به او نزدیک شد) و غیرقابل درک (=
قابل درک نیست) است.[2] الاهیدانی به
نام قدیس گریگوری اهل نازیانزوس (۳۳۰ تا حدود ۳۹۰) مینویسد: «تو که تمامی
نامها از توست، چگونه میتوانم صدایت بزنم؟»
[1] همچنین، گفته شده که کلمۀ یونانی تئوس (خدا ترجمه شده است) از فعل یونانی تئین گرفته شده که به معنای «فراگرفتن/ جریان داشتن» میباشد و اشاره میکند به اینکه خدا وجودی است که نمیتوان او را درک نمود و از این رو عقل و منطق بشری نمیتواند او را تصور کند؛ لذا، خدا یک راز است، راز عالی یا به تمام معنا! (یادداشت مترجم) [2] صفت تنزیه به الاهیاتی که «منفی» است اشاره نمیکند، بلکه الهیاتی است که تأیید میکند خدا فراتر است: ناشناخته نیست، بلکه فراتر از شناخت ماست؛ غیرقابل نزدیک شدن نیست، بلکه فراتر از آن است که بتوان به روشهای عقلانی به او نزدیک شد؛ غیرقابل درک نیست، بلکه فراتر از درک بشر است و غیره. همچنین، در محدودیت، چارچوب و قید و بند بشر قرار نمیگیرد. (یادداشت مترجم)
|