ایمان و زندگی اورتودکس
بخش 1
- ایمان
یک مسیحی اورتودکس
آیا زنانی که با خود مُر داشتند، موفق شدند به اشتیاق و آرزوی خود جهت
تقدیم عطریات به پیکر عیسی دست یابند؟
این زنان تدارک حنوط دیدند و صبح زود به سوی آن بلندی شتافتند و به
اشتیاق مقدس خود عمل نمودند، اما با وقایعی شگفتانگیز روبرو شدند!
تمام انجیلنگارانِ مقدس با جزئیات این وقایع را توصیف میکنند. نخستین
غافلگیری ایشان: مسألهای که بیش از هر چیزی ذهنشان را مشغول کرده
بود، این بود که چطور سنگِ سنگین را از جلوی مقبره بردارند، اما وقتی
نزدیکتر آمدند، دیدند که درِ مقبره باز است! ایشان که ترسان و حیرتزده
شده بودند، به داخل رفتند و به جای پیکر عیسی که آنجا نبود، یک فرشته
را دیدند که ردایی سفید برتن داشت و به ایشان گفت که خداوندگار برخاسته
و ایشان باید بروند و این واقعه را به شاگردانش بازگویند (م.ک. مرقس ١٦
:۲-۶).
آیا کسی عیسای قیامکرده را دید؟
تعداد افرادی که خداوندگارِ قیامکرده را دیدند، بسیار بودند و این
اتفاق چندین بار رخ داد. بر طبق اناجیل مقدس و شهادت پولس رسول،
خداوندگار پس از رستاخیزش، بهطور کلی یازده بار بر صدها نفر ظاهر شد.
بهطور مشخص میتوانیم از افراد زیر نام ببریم:
* نخست، بر مریم مجدلیه (مجدلیه یک روستا، در ساحل دریاچۀ جلیل بود)
ظاهر شد؛ او نخستین کسی بود که صبح خیلی زود و یکشنبۀ رستاخیز به سمت
مقبرۀ خداوندگار دویده بود.
* سپس بر سایر زنانی که با عطریات آمده بودند ظاهر شد، از جمله مادر
یوحنا و یعقوب و سالومه (م.ک. مرقس ١٦ :۱ و متی ٢٨ :۱).
* بعداً در همان روز، بر پطرس رسول ظاهر شد (م.ک. لوقا ٢٤ :۳۴).
*کمی بعد، بر کْلئوپاس و همسفرانش ظاهر شد، در حالی که داشتند به سمت
دهکدهای در عمائوس میرفتند (م.ک. لوقا ٢٤ :۱۳-۱۶، ۳۴).
* همان روز، هنگامی که هوا تاریک شده بود، خداوندگار در همان محلی که
معمولاً با شاگردان جمع میشدند، با ایشان دیدار کرد. اما توما غایب
بود؛ در آن زمان فقط ده نفر در آنجا حضور داشتند (م.ک. یوحنا ٢٠ :۱۹).
* هشت روز بعد (یکشنبۀ بعد) خداوندگار دوباره بر شاگردان ظاهر شد. این
بار توما هم حضور داشت (م.ک. یوحنا ٢٠ :۲۶).
* یکبار، همان طور که پولس رسول بدان اشاره میکند «بر بیش از پانصد
تن از برادران» (اول قرنتیان ١٥ :۶) ظاهر شد. بسیای از مفسران
معتقدند که این اتفاق در «جلیل، بر کوهی که عیسی به ایشان
فرموده بود» رخ داد (متی ٢٨ :۱۶-۱۸).
* او بر یعقوب، برادر خود (عنوان وی در یونانی اینست: «آدلفوتئوس») نیز
ظاهر شد که او را بهعنوان نخستین اسقف اورشلیم انتخاب کرد (م.ک. اول
قرنتیان ١٥ :۷).
* سپس بر هفت تن از شاگردان ظاهر شد که عبارتند از پطرس، توما،
نتنائیل، یعقوب، یوحنا و دو تن دیگر که اسامی ایشان در اناجیل ذکر نشده
است (م.ک. یوحنا ٢١ :۱).
* آخرین باری که خداوندگار خود را ظاهر کرد، روی کوه زیتون نزدیک
بیتعنیا بود، جایی که صعود باشکوه او به آسمان اتفاق افتاد (م.ک.
لوقا ٢٤ :۵۰ و اعمال ١ :۹).
خداوندگار با این ظهور و ملاقاتها، به شاگردانش و به تمام ایمانداران
در سراسر تاریخ، کمک کرد تا از رستاخیز او اطمینان حاصل کنند و او را
بهعنوان تنها خدای حقیقی و نجاتدهندۀ دنیا اعلان نمایند.
ما با مادۀ پنجم اعتقادنامۀ نیقیه، ایمان خود را به این واقعۀ محوری و
مهم از زندگی خداوندگار اعلان میداریم: «من ایمان دارم... به
خداوند یکتا، عیسای مسیح... و بر حسب کتابمقدس، روز سوم رستاخیز نمود.»
کلیسای ما رستاخیز مسیح را به مدت چهل روز- از روز عید قیام تا صعود
عیسی- و نیز در طول سال در هر یکشنبه جشن میگیرد- البته به جز یکشنبۀ
نخل و پنطیکاست که ما دو واقعۀ مهم دیگر را جشن میگیریم.
چرا کلیسای اورتودکس تا این حد بر روی رستاخیز مسیح تأکید میکند؟
زیرا همانطور که در این سخنِ
بجا بیان شده، پایۀ ایمان ما قبر خالی عیسی است! پولس رسول بهمنظور
تأکید بر اهمیت رستاخیز، این جملۀ فرضی را بیان میکند: «و اگر
مسیح برنخاسته است، ایمان شما باطل است و شما همچنان در گناهان خود
هستید» (اول قرنتیان ١٥ :۱۷).
کار نجاتبخش خداوندگار با رستاخیزش کامل شد. خداوندگار تا قبل از
دستگیریاش، انجیلش را به مردم فلسطین موعظه میکرد. وقتی که نفس آخرش
را بر روی صلیب کشید، روح او بههمراه الوهیتش به هاویه رفت، و در آنجا
به روح تمام انسانهایی که تا آن زمان مرده بودند، پیغام شادیبخش نجات-
از طریق توبه- را موعظه کرد.
پطرس رسول که عیسی را پس از رستاخیزش ملاقات نمود، این حقیقت را بر ما
مکشوف میسازد که مسیح «بحسب جسم مرد، لكن بحسب روح، زنده گشت»
(اول پطرس ۳:۱۸)، «و به آن روح نيز رفت و موعظه نمود به ارواحى كه
در زندان بودند» (اول پطرس ٣ :۱۹). ارواح کسانی که پیغام نجات او
را پذیرفتند، همگی از حاکمیت شریر آزاد شدند و زمانی که مسیح از مردگان
برخاست، از اسارت مرگ و هاویه گریختند. حتی به هنگام برخاستن مسیح از
مردگان، واقعهای تکاندهنده اتفاق افتاد: قبرهای زیادی باز شدند و
بدنهای مقدسین که به خواب رفته بودند، برخاستند و بر بسیاری از ساکنین
اورشلیم ظاهر گشتند (م.ک. متی ٢٧ :۵۲-۵۳). این پیشگوییِ رستاخیز جمعی
و همگانی ما در آینده میباشد. بدین نحو، با رستاخیز خداوندگار، آدم و
حوا و تمام نسل ایشان که در پارسایی زندگی کرده بودند، آزاد شدند.
شمایل مقدس رستاخیز، خودْ گویای همه چیز است. این شمایل، مسیح را نشان
میدهد که شیطان را- که بدان شخصیت بخشیده شده- پایمال کرده، همان
شیطان که دلیل و عامل مرگ است و در این شمایل، او بیحرکت و دست و پا
بسته نشان داده شده است. پاهای مسیح نیز روی دروازههای شکستۀ هاویه
قرار دارد، دروازهای که اکنون کاملاً باز است. خدا آدم را با یک دست و
حوا را با دست دیگرش نگاه داشته و ایشان را زنده از قبرهایشان
برخیرانیده است. انبیا، پدران و افراد پارسا و سایر افرادی که خدا را
با زندگی خویش خشنود ساختهاند، پس از ایشان میآیند. سرود اصلی عید
رستاخیز نیز تنها در سه عبارت این واقعۀ عظیم را تمجید میکند: «مسیح
از مرگ برخاسته است، او مرگ را با مرگ پایمال کرده است و به آنانى که
در قبرها هستند، حیات بخشیده است.»
شیطان و مرگ بدترین دشمنان انسان هستند. مسیحِ ما با رستاخیز خود شیطان
را کاملاً مغلوب ساخت و تا زمان بازگشت خود، مرگ را به خوابی موقتی
تبدیل نمود؛ در آن هنگام، بدنها به ارواح پیوسته، بر خواهند خاست تا در
پادشاهی خدا تا ابد زیست کنند. به همین دلیل است که عید قیام مهمترین
عید کلیسای ماست.
|