ایمان و زندگی اورتودکس
بخش 1
- ایمان
یک مسیحی اورتودکس
خدا
در مورد نحوۀ زندگی و بقای انسان نیز تدبیر خاصی داشت: «و یهوه خدا
باغی به سمت شرق، در عدن غَرْس نمود، و آدم را که سرشته بود در آنجا
نهاد» (پیدایش ٢ :۸). کتابمقدس با توصیف زیبایی فردوس ادامه
داده، میفرماید: درختان زیبا و چشمنواز، با شاخ و برگ و رنگهای
گوناگونشان؛ درختان میوه با میوههای خوشخوراک و زیبایشان که باب طبع
انسان بود و او را سیر میکرد؛ انواع پرندگان، حیوانات، گلها و بهترین
چیزهایی که در دنیا وجود دارند. آب زلال از چهار رودخانه جاری بود و
فردوس را آبیاری میکرد. خدا داخل فردوس، نخستین انسانهای آفریدهشده،
یعنی آدم و حوا را قرار داد تا با شادی زندگی کنند و چیزی کم نداشته
باشند.
فردوس دقیقاً کجای زمین قرار
داشت؟ آیا این را میدانیم؟
همانطور که انتظار میرفت، آنانی که با تفسیر کتابمقدس سر و کار
داشتند، به همراه مورخین و باستانشناسان، برای سالهای سال وقت خود را
صرف تعیین مکان فردوس کردند.[1] ظاهراً اکثر
ایشان بر سر این موضوع توافق دارند که این مکان بین رودهای دجله و
فرات، در بینالنهرین قرار داشت (عراق امروزی/م.)، زیرا کتاب پیدایش
میفرماید که فردوس را چهار رود آبیاری میکرد: فیشون، جیحون، دجله و
فرات.[2] دجله و فرات دو
رودخانۀ بزرگ و معروف میباشند. جیحون امروزه با نام کارون معروف است.[3] چشمههای آن
در کوههای ایران قرار دارد و چند کیلومتر به سمت جنوب به فرات
میپیوندد، آنجا، یعنی نزدیک آبادان امروزی[4] محل تلاقی
رودهای دجله و فرات نیز میباشد و این آبها به خلیج فارس میریزند. در
حال حاضر فیشون خشک است و آبی ندارد. فقط بستر خشک آن مورد تأیید قرار
گرفته و امروز وادیالباطن خوانده میشود.[5] در آن دوران
اولیه، این رود در محلی به فرات میپیوست که به انشعاب جیحون و فرات
نزدیک بود. مدخل یا دهانۀ آن نیز خلیج فارس بود. این اطلاعات تنها به
شکلی تقریبی در تعیین مکانِ فردوس در کتابمقدس به ما کمک میکنند،
منطقهای که متأسفانه هیچ چیز از زیبایی آن طبق کتابمقدس باقی نمانده
است.
چه
چیز مهم دیگری در فردوس وجود داشت؟
کتابمقدس به دو درخت خیلی مهم اشاره میکند. یکی از آنها را «درخت
حیات» مینامد و دیگری را «درخت شناخت نیک و بد»
(پیدایش ۲:۹). این دو درخت در وسط فردوس قرار داشتند.
خدا
به چه دلیل درخت شناخت نیک و بد را در فردوس قرار داد؟
خدا
به آدم و حوا، نخستین انسانهای خلقشده، فرمود که از تمام درختهای باغ
میوه بچینند، به جز این درخت. خدا چنین فرمود تا ایشان آزادی ارادۀ خود
را نشان دهند، اینکه آیا میخواهند از خدا اطاعت کنند و در مشارکت و
رفاقت با او زندگی کنند یا نه. همانطور که گفتیم، خدا به این دو انسان
که «سرِ نسل» بودند، و به تمام فرزندان و نسلشان، ارادۀ آزاد عطا
فرمود. استفادۀ درست و نیکوی ایشان از آزادی خود، سبب بلوغ
آنان میشود تا به فرزندانِ
لایق او تبدیل گردند، و بدین نحو ایشان را در انجام آنچه نیکوست،
استوار میسازد. بعلاوه، رابطۀ پیوسته با خداوند و برخورداری از تمام
نیکوییهای فردوس را برایشان تضمین میکند. خدا نمیخواست انسانها
بهشکلی بیاراده و از روی اجبار، از تمام این نعمتها برخوردار باشند،
چه دوستش داشته باشند و چه نداشته باشند، مانند رُباتهایی که طبق
دستورات برنامهنویس خود عمل میکنند! ما میتوانیم بگوییم که او درخت
شناخت نیک و بد را در فردوس قرار داد تا نوعی «آزمایش» باشد، و در صورت
موفقیت در این آزمایش، بالاترین پاداشها را دریافت کنند: تقدس،
جاودانگی و شبیه شدن به خدا.
در
مورد «درخت حیات» چطور؟ کاربرد آن چه بود؟
همانطور که از نام آن مشخص است، هر کس از میوههای این درخت میخورد،
هرگز نمیمرد، بلکه تا ابد زیست میکرد (م.ک. پیدایش ٣ :۲۲).
کتابمقدس در هیچ جا اشاره نمیکند که این چه نوع درختی بود؛ بنابراین،
قادر به شناخت آن نیستیم. شاید هم اهمیت خاصی نداشته باشد. به هر حال،
درختی بود که میوههایش حاوی جاودانگی و نامیرایی بودند. سایر درختان
فردوس برای تغذیه و محافظت از آدم و حوا بودند، در حالی که این درخت
برای جلوگیری از مرگ بود و میوههای آن آدم و حوا را در جوانی ابدی حفظ
میکرد و به ایشان فناناپذیری و حیات جاودان عطا میکرد.
آدم و
حوا چگونه در فردوس زندگی میکردند؟
خدا
به انسان فرمان داده بود که در باغ کار کند و از آن محافظت نماید (م.ک.
پیدایش ٢ :۱۵)، یعنی کاری که به نظر خوشایند و خلاق میآید و باعث
خستگی یا سختی و گرفتاری ایشان نمیشود. زندگی ایشان تحت تأثیر
هیچگونه خطری از جانب حیوانات وحشی، حشرات یا شرایط بد آب و هوایی
نبود. تمام مخلوقات به حاکمیتی که آدم بر ایشان داشت، احترام
میگذاشتند.
تنها
مشکلی که آدم و حوا با آن روبرو شدند، مسئولیت و تعهدی بود که خدا بر
دوش ایشان گذاشته بود: «تو میتوانی از همه درختان باغ بى ممانعت
بخوری؛ اما از درخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری، زیرا روزی که از آن
بخوری بهیقین خواهی مرد» (پیدایش ٢ :۱۶-۱۷). گویی خدا میخوایست
به ایشان چیزی شبیه به این بفرماید: «تمام میوههای فردوس و تمام
نیکوییهایی که در اطرافتان هست، به شما تعلق دارد. شما آزاد هستید از
آنها لذت ببرید. تنها میوهای که نباید از آن بخورید، میوۀ این درخت
است. اگر کاری را که به شما میگویم انجام دهید، در عمل ثابت خواهید
کرد که میخواهید با طبق ارادۀ خویش تا ابد نزدیک من بمانید. اما اگر
به سخن من گوش ندهید، نشان خواهید داد که هیچ توجهی به من ندارید،
نمیخواهید با من زیست کنید، و ترجیح میدهید که مستقل باشید و از من
دور شوید. اما با این کار و با قطع رابطه با من که منبع حیات هستم،
همان روز روحتان خواهد مرد و بعدها نیز جسمتان.» در آخر، انتخاب با آدم
و حوا بود که از خدا اطاعت کنند و تا ابد با خوشی و سعادت با او زندگی
کنند، یا خواست او را خوار بشمارند و در نهایت به مرگ روحانی و جسمانی
دچار گردند. [1] در بین دانشمندان کتاب مقدس، مورخین و رهبران روحانی تمام مذاهب، محل جغرافیایی و ماهیت فیزیکی عدن یکی از بزرگترین و جذابترین مسائل بوده و هست. کافی است نگاهی اجمالی بر کتابشناسی جهان بیندازیم تا به علاقه و سردرگمی دنیا پیرامون این موضوع پی ببریم. مایۀ تأسف است که پیغام کتاب مقدس پیرامون ماهیت وجودی و سرنوشت و مقصد انسان در میان این «عقاید» و «فرضیههای» متعدد و کثیر، گم میشود. (یادداشت مترجم)
[2]
م.ک. پید ۲:۱۰-۱۴
[3] کارون تنها رودخانۀ قابل کشتیرانی و پرآبترین شاخابۀ ایران است که طول آن ۹۵۰ کیلومتر میباشد. (یادداشت مترجم)
[4] مرکز شهرستان آبادان در جنوب غربی ایران. (یادداشت مترجم)
[5] رودخانۀ منقطع و متناوب واقع در کویت و عربستان سعودی. (یادداشت مترجم)
|