ملکه آسمان و زمین

 

 

 

 

"شاد باش، اى ملکه ، جلال مادران و باکره ها!"

"به راستی که تو خود را چون آسمانى در زمین آشكار ساختى ،

والاتر از رفعت آسمان ، ای عروس هميشه باكره. "

( بخشى از سرود خدمات پنطیکاست)

 

   ما كسانى را پادشاهان و ملکه ها می خوانيم، که بر زندگی تسلط دارند، ارباب و سرپرستان نعمت های زندگی هستند. با نامگذاری مريم همیشه باکره بعنوان يك ملكه، ما کاملاً می فهمیم که او چه نعمت هایی را کنترل و اداره می کند.

 

   در طول زندگی زمینی خود ، این دختر فروتن و نجيب ناصری ، گرچه خون سلطنتی و کاهن اعظم را داشت، با این وجود در خانه نجاری فقیر و مسن در شهری فراموش شده زندگی می کرد و کاملاً از هر نوع نفوذ سیاسی فاصله داشت ، سلطنتِ هیچ قدرت زمینی را در دست نداشت، و با شرایط زندگی بيرونى، او به هیچ وجه متفاوت از فقیرترین مردم نبود. او، كبوترى نجيب و فروتن ، مادر كسی شد كه درباره خودش گفت: "تمام قدرت در آسمان و زمین به من داده شده است" (متى 28: 18) ، و به عنوان مادر پادشاه پادشاهان او حقيقتا یک ملکه واقعی شد ، که قدرت اين را دارد كه از پادشاه متعال همه چیزهای نيک در آسمان و زمین را درخواست کند.

 

   اما علاوه بر این ، او شخصاً دارای آن گنجینه ای است که زیبایی سلطنتی به او می بخشد و او را شایسته مادر پادشاه پادشاهان شدن، می کند. آن گنجینه، كمالِ فضیلت است.

 

   از کودکی ، او روشن بينى داشت که او بخشی از آمدن مسیحا است که جهان مدتها انتظار آن را می کشید. زیرا او را به داخل قدس الاقداس در معبد آورده بودند ، جایی كه هیچ كسی در آن پا نمی گذارد ، مگر كاهن اعظم كه سالی یک بار وارد آن می شد. فرشتگان به او ظاهر شدند و روح او را برای بزرگترین اسرار آماده کردند؛ و این افتخار والا به هیچ وجه به فروتنى او صدمه ای نزد، زیرا او دعا می کرد که جزو آخرین کنیز مادر خدا باشد. هنگامی که در ناصره فرشته مقرب جبرئیل به او ظاهر شد و به خواست خدا او را آگاه ساخت که وى دوشیزه برگزیده خداست ، که مسیح از طریق او به جهان می آید ، او فروتنی خود را شهادت داد: "روح من به رهاننده من خدا بوجد آمد، زیرا بر حقارت کنیز خود نظر افكند "(لوقا 1: 47-48). با درک اینکه از این پس او بالاتر از همه بشریت خواهد بود، گفت: "از این پس همه نسلها مرا مبارک خواهند خواند، زیرا آن قادر، به من کارهای عظيم کرده است" (لوقا 1: 49) ، او به هیچ وجه با غرور هم مرز نبود ، اما همانطور كه او تا آن زمان بود، نجيب و فروتن ماند.

 

   او از كمال اطاعت از اراده خدا برخوردار بود. هنگامی که آن رمز و راز مهيب بر او اعلام شد ، که از رحم باکرۀ او نجات دهنده زمین می آید ، وی باکره بودن خود را تأیید کرد: "این چگونه می شود ، حال آنكه من مردی را نشناخته ام؟" (لوقا1: 34). هنگامی که برای او توضیح داده شد که این تولدى خاص خواهد بود، و قوانین طبیعت را باطل مى كند ، "روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت حضرت اعلى بر تو سايه خواهد افكند، از آن جهت آن مولود مقدس ، پسر خدا خوانده خواهد شد." او با فروتنی و نجابت پاسخ داد ، "اينک کنیز خداوندم ، مرا بر حسب سخن تو واقع شود. " (لوقا 1: 35,38).

 

   وقتی او پسر الهى خود را بر روی صلیب مصلوب ديد ، و تیرهای اندوه روح پاک او را سوراخ کردند ، او در الوهیت پسر خود شک نکرد ، خدا و انسان را نفرین نکرد ، بلكه همان کبوتر فروتن و مطیع اراده خدا باقى ماند، همانطور که تا آن زمان بود.

 

   او با خلوص بكارت خود، لشكريان بی بدن را خنثى نمود ، كه ، همانطور كه ​​سرود كلیسا می گوید ، از خلوص بكارت او حیرت زده شدند، كه حتى به یک اندیشه ناپاک آلوده نبود.

 

   او به عنوان مادر خدا و خالص ترين باکره ، اولین و مهمترین فرمان شريعت خدا را به انجام رساند: "خداوند ، خدای خود را با تمام دل خود ، با تمام جان خود و با تمام ذهن خود محبت نما." و فرمان دوم ، شبیه به فرمان اول: "همسایه خود را مانند خود محبت نما" (متى 22: 37،39) و مادر مهربانِ همه تشنگان نجات شد، و عشق خود را به تمام بشریت گسترش داد.

 

   این چهار فضیلت اصلی: فروتنی ، اطاعت از اراده خدا ، پاكدامنى و محبت ، فانوس اصلی روح خالص مطهر مریم باكره هستند ، که پُر بودن فضیلت در آنها چنان کامل بود که باعث شد او را "مكرم تر از کروبیان و فراتر از قياس پر جلال تر از سرافیم "بسازند، و او را قادر ساخت که غیرقابل کنترل را در درون خود مهار کند و مادر خدای زنده شود.

 

   با اوصاف صفات سلطنتی او ، اهمیت وی برای ما مى تواند به خوبى مشخص باشد. او می تواند در همه نیازها و در همه غم ها و شادی های ما نزد پسر الهی خود درخواست کند.

 

   علاوه بر این ، برای ما بسیار مهم است که با دعا کردن به او و از طریق تعامل نيايش با شخص تماما مقدس او ، ما در روح خود آن جوانه فضیلتی که از بدو تولد به همه ما داده شده است را تقویت کنیم ، که با تلاش زندگی ما باید در درون ما پرورش یابد، اما دائماً با گناه در درون ما لگدمال می شود. و بنابراین ، در دعا كردن به مادر خدا ، می توانیم از گنجینه کاملاً بی نقص و بی قياس سلطنتى او، قوت تازه اى برای روح بيچاره و فقیر خود بگیریم.

 

   به منظور اطمینان از واقعیت تعامل روحانى با مادر خدا، اين موجب خوشنودى اوست که قدرت فیض قابل مشاهده خود را از طریق شمایل های شگفت انگیز خود نشان دهد ، که با معجزات شان تأیید می کنند که او بر قوانین طبیعت سلطنت می کند و این که با شفاعت و دعای او در برابر خالق جهان ، کاری انجام می شود که برای انسان غیرممکن است ، اما برای خدا امکان پذیر است.

 

* * *

 

پروردگارا به من این قدرت را عطا کن که به قدر توانایی ام و به فیض خدا این عید بزرگ مسیحی - میلاد مقدس ترین مریم باکره ، را جشن بگیرم که توسط خالق اعصار مقدر شده است تا در جسم، مادر پسر خدا باشد.

 

از نظر ذهنی من دو دوشیزه را مقایسه می کنم: حواى باکره ، هنگامی که در ابتدا خلق شد ، و مقدس ترین باكره، مریم همیشه باكره ، مادر خدا.

 

اولین دوشیزه علت عمدیِ گناه جهان ، لعنت ، مرگ و همه بدبختی هایی شد که حتی تا امروز در معرض آن هستیم و به شدت از آن رنج می بریم؛ دومین دوشیزه ، از طریق اراده خدا، عامل پارسايى ، برکت و زندگی جاویدان شد ، که توسط كلمه خدا ، که از او در جسم متولد شد ، بر سر ما باريد.

 

اولین دوشیزه از دنده آدم به خاطر وحدت منشأ بشريت از خونى يكسان خلق شد. باكره دوم - علت جشن امروز - از ایمان ، دعای پرشور و خیراتِ والدین پیر و عقیم ، یوآخیم و آناى صالح به دنيا آمد به منظور از بین بردن گناه ، لعنت و مرگ ، زيرا كلمه خدا که از او متولد شد، گناهان منفور را در میان ايمانداران از بین برد و لعنت و مرگ را بيرون راند، و به جاى آن بركت و زندگی جاویدان بخشید.

 

این دو تضاد وجود دارد - نسب بشری حوا؛ و شفیع برای مسیحیان ، مریم باکره مقدس! مشیت خدا در رابطه با بشر شگفت آور است! انسانهای صالح شگفت انگیز هستند که راستی ، صلح ، برکت و زندگی جاودانی را در دنیا به وجود می آورند و اولین آنها مریم باکره مقدس است. شگفت آور است رحمت خدا نسبت به بشر در بازگرداندن آن از سقوط. مریم باکره مقدس، از طریق تولد خود، کلمه خدا را با انسان ها پیوند داد ، طبیعت ما را که به دلیل گناه رد شده بود ، الهی کرد و بشر را به ارتباط با دنیای روشن و متبارک فرشته گونه سوق داد ، بنابراین به انسان ها کمک کرد تا اهالی آسمان شوند.

 

بشر در حالى كه در تمام آلودگی های گناه غوطه ور بود ، از طریق تجسم كلمه خدا از باكره مقدس ، دریافت کننده موهبت هاى بی شماری از طرف خدا شد ، كه حتی نمی توانست روياى آن را ببیند. از جانب خداوند ، که داوطلبانه برای گناهان جهان رنج دیده بود ، بشریت، غسل تعمید ، توبه نجات بخش ، کلام نورانی خدا را که به ما تقوا می آموزد ، را دریافت کرد. کلیسا تأسیس شده است ، و کاهنین مقدس را ارائه می دهد. سهیم شدن در بدن و خون تقدیمی مسیح، ما را از همه گناهان پاک می کند ، طبیعت ما را که توسط گناه فاسد شده بود احیا می کند ، و روحهای فروتن و مومن را زینت می دهد و معطر می کند.

 

نجات انسان به ایمان ، توبه و کارهای نيک انسان وابسته شده است ، در حالی که بدون ایمان به مسیح ، بره خدا ، که گناهان جهان را به خود گرفته است و بدون توبه جدی و پر ثمر، نجات يافتن غیرممکن است ؛ به همین دلیل ، به ايمانداران یک شفيع قدرتمند، باكره مقدس، اعطا شده است.

 

بياييد در معنای اعیاد خود تعمق کنیم و بياييد ذهن و قلب خود را به سمت بالا - به خدا ، به آسمان ، به سرزمین مادری خود بالا ببریم.

~ قديس جان کرونشتات

 

                                        St John of Kronstadt – Damascene Gallery