موعظه درباره شهید قهرمان قدیس هارالامبوس - 10 فوریه
از امروز ما وارد
تریودیون می شویم ، در طی آن کلیسا ما را برای مبارزات روحانی دوره
روزۀ بزرگ که می آید، آماده می کند. با سرسپردگی ها ، خدمات و
خوانش های این دوره ، آنچه را که برای رسیدن به فضایل اطاعت ،
اشراق ، ایمان و عشق واقعی نیاز داریم، دریافت می کنیم. همه این
فضیلت ها را می توان در زندگی قدیس هارالامبوس مشاهده کرد که یاد و
خاطره او را با سرویس دعای امروز غروب آغاز می کنیم.
قدیس هارالامبوس در
سال 89 میلادی در مگنزی ، آسیای صغیر (در نزدیکی افسس) به دنیا
آمد. قدیس یوحنای رسول و انجیل نگار در همان زمان در افسس زندگی می
کرد. در این دوره مبارک پدران رسولی (جانشینان رسولان مقدس) بود که
قدیس هارالامبوس زندگی کرد و قبل از شهادت خود در سال 202 میلادی
به 113 سالگی رسید. وی شایستگی خود را برای دریافت فیض منصب کشیشی
از طریق تقدس زندگی خود و غیرت رسولانه نشان داد و بسیاری از بت
پرستان را در وطن خود مگنزیا به سمت مسیح آورد. این فعالیت به
اطلاع فرماندار بت پرست مگنزیا رسید و قدیس هارالامبوس در سال 202
در جریان آزار و شکنجه علیه مسیحیان که توسط امپراطور سپتیمیوس
سیوروس تصویب شده بود، دستگیر شد.
فرماندار برای اینکه
کشیش سالخورده مجبور به انکار مسیح شود ، او را تحت شکنجه های
وحشتناک قرار داد. او با ایمان ، توکل به خدا ، صبر ، فروتنی و
بخشش نسبت به شکنجه گران خود، با همه آنها روبرو شد. در طول این
آزمایشات ، معجزاتی در حال وقوع بود: نابینایان بینا می شدند ،
لنگان راه می رفتند ، مردم از بیماری هایشان شفا می یافتند و
شیاطین از تسخیر شدگان خارج می شدند. با دیدن همه اینها ، برخی از
قدیس هارالامبوس پرسیدند: "آیا تو مسیح هستی؟" قدیس با سادگی پاسخ
داد: "من خدمتگزار خداوند مسیح هستم و به فیض او این شگفتی ها
انجام می شوند." هنگامی که امپراتور این سخن را شنید به قدیس گفت:
"من شنیده ام كه می توانی مردگان را زنده كنی." كه قدیس هارالامبوس
پاسخ داد: "این چیزی است كه فقط خداوند مسیح می تواند انجام دهد ،
و نه انسان."
اینجا نکته مهمی است
که باید بر آن تأکید کنیم ، اینکه فروتنی اساس تقدس است. ما خود را
به عنوان یک خدمتگزار خدا احساس می کنیم و برای هر کار نیکی که
ممکن است انجام دهیم، جلال را به او می دهیم. همانطور که مزمور
نویس می گوید: "ما را نی، ای خداوند! ما را نی، بلکه نام خود را
جلال ده! (مزمور 115 : 1). این روح فروتنانه رسولان مسیح را توصیف
می کند. بیایید واکنش قدیسین پولس و برنابا را به خاطر آوریم،
هنگامی که پس از شفای معجزه آسای مرد افلیج مادر زاد ، توسط افرادی
که می خواستند آنها را به عنوان خدایان پرستش کنند تحت فشار قرار
گرفتند! رسولان مقدس "جامه های خود را دریده و در میان مردم
گریختند، فریاد زدند و گفتند:" ای مردمان، چرا چنین می كنید؟ ما
نیز انسان با همان طبیعتی هستیم که شما هستید ... به سوی خدای
حقیقی رجوع کنید "(اعمال 14: 14-15).
این مضحک است که کمک
و یاری خداوند را درخواست کنیم و سپس وقتی او این کار را کرد، آن
را به عنوان دستاوردهای خودمان به دیگران معرفی کنیم. این ناسپاسی
از خدا و غصب قدرت و جلال اوست. متأسفانه، پس از موفقیت های بزرگ
این خیلی آسان است، که فرد خدا را فراموش کند و به خاطر برکاتی که
دریافت کرده است، اعتبار بگیرد. از چنین شخص مغروری ، پولس قدیس
این سؤال را می پرسد: "چه چیز داری که دریافت نکردی؟ حال که به
راستی آن را دریافت کرده ای ، چرا فخر می کنی که گویی آن را دریافت
نکرده ای؟" (اول قرنتیان 4: 7).
چنین خودخواهی،
توهین به خدا است و عواقب مخربی را برای شخصی که به چنین روشی عمل
می کند ، به همراه دارد. ما این را در مورد هیرودیس می بینیم.
هیرودیس، همانطور که در اعمال رسولان (12: 21-23) می خوانیم ، لباس
سلطنتی درخشان ، پوشیده بود و با مردمش به گونهای صحبت می کرد که
مردم فریفته و ترغیب شدند: "صدای خداست ، نه صدای انسان! " چه شد؟
از آنجا که او این ستایش را پذیرفت و به خدا احترام نگذاشت، توسط
کرمها خورده شد و درگذشت (اعمال 12 :23 را ببینید) بیایید نمونه
هیرودیس شریر را به یاد آوریم آن هنگام که وسوسه می آید تا از
ستایش دیگران مغرور شویم یا به موفقیت های خود فخر کنیم؛ و در عوض
تکریم و جلال را به خدا دهیم.
البته این بدان معنا
نیست که یک مسیحی با تلاش و مبارزه از دستاوردی در زندگی نمی تواند
خوشحال یا خرسند شود. دانشجو از موفقیت تحصیلی، دانشمند در
اکتشافات خود و حرفه ای برای یک شغل خوب خوشحال خواهد شد. شادی
وجود خواهد داشت ، اما یک فرد مسیحی قصور نمی ورزد که شکرگذاری خدا
را به خاطر چنین نعمت هایی به جا آورد. انگیزه رضایت شخصی یا ارضای
خودخواهی نیست ، بلکه روح آنها و جلال خداست. این دقیقاً همان چیزی
است که قدیس پولس رسول ما را به انجام آن ترغیب می کند: "هر چه
انجام می دهید ، همه را برای جلال خدا کنید." (اول قرنتیان 10
:31).
برادران و خواهران
عزیز، بیایید همه ما درک کنیم که خودخواهی و غرور، ما را در تضاد
با خدا و همسایگان ما قرار می دهد ، همانطور که در مثَل امروز
باجگیر و فریسی دیدیم. بسیار به نفع ماست که با فروتنی زندگی کنیم.
قدیس هارالامبوس الگوی ماست! با این کار می توانیم اطمینان حاصل
کنیم که در آرامش روح و هماهنگی با دیگران هستیم و فیض غنی خدا در
زندگی ما کار می کند ، از آنجا که "خدا متکبران را مخالفت می کند،
اما فروتنان را فیض می بخشد" (یعقوب 4: 6).
~ متروپولیتن
پیسیدیه، سوتیریوس
|