قديس مارتين معترف، پاپ رم (٦٥٥ م  )

     

 

بزرگداشت: ١٤ آوريل ( ٢٧ آوريل)

قدیس مارتین معترف، پاپ رم، اهل منطقه توسکانی در ایتالیا بود. او تحصیلات خوبی داشت و وارد روحانیت کلیسای روم شد. پس از درگذشت پاپ تئودور اول (٦٤٢–٦٤٩)، قديس مارتین به مقام پاپ برگزیده شد.

 در آن زمان صلح کلیسا به دلیل بدعت‌های مونوفليت ها که فراگیر شد، برهم خورد.

 مناقشات بی پایان بین مونوفليت ها و ارتدوكس ها در همه اقشار مردم رخ داد. امپراتور کنستانس (٦٤١–٦٦٨) و پاتریارک پل دوم كونستانتينوپل (٦٤١–٦٥٤) نیز از پیروان بدعت مونوفليتى بودند. امپراتور کنستانس یک "نماد ایمان" بدعت آمیز (Tipos) صادر کرد که برای کل جمعیت الزام آور بود. هرگونه اختلاف بیشتری را ممنوع کرد.

 این «نماد ایمان» بدعت‌گذار در سال ٦٤٩ در رم دریافت شد. قدیس پاپ مارتین، یک مدافع راسخ ارتدوكس، یک شورای محلی را در رم تشکیل داد که بدعت مونوفليتى را محکوم کرد.  قدیس مارتین به طور همزمان پیامی به پاتریارک پولس كونستانتينوپل فرستاد و از او خواست تا به اعتقاد ارتدوكس بازگردد. امپراتور خشمگین به فرمانده المپیوس دستور داد تا قدیس مارتین را محاکمه کند. اما المپیوس که به روم رسید، از روحانیون و مردمی که در شورا جمع شده بودند ترسید و سربازی را فرستاد تا مخفیانه پاپ مقدس را بکشد. وقتی قاتل به قدیس مارتین نزدیک شد، ناگهان نابینا شد. المپیوس که ترسیده بود با عجله راهی سیسیل شد و به زودی در نبرد کشته شد.

 در سال ٦٥٤، امپراتور با همان هدف، رهبر نظامی دیگری به نام تئودور را به رم فرستاد، که قدیس مارتین را با اتهامات سنگین ارتباط مخفیانه با دشمنان امپراتوری - ساراسین ها، توهین به مقدسات و دخول غیر متعارف به تاج و تخت پاپ معرفی کرد. علیرغم شواهد ارائه شده توسط روحانیون رومی و غیر روحانیون مبنی بر بی گناهی کامل پاپ مقدس، رهبر نظامی تئودور شبانه با گروهی از سربازان قدیس مارتین را گرفت و او را به یکی از جزایر سیکلادس (نکسوس) در دریای اژه فرستاد. یک سال تمام قدیس مارتین در این جزیره تقریباً متروک به سر می برد و سختی ها و توهین های نگهبانان را تحمل می کرد. سپس قدیس خسته را برای محاکمه به كونستانتينوپل فرستادند.

 پیرمرد مریض را با برانکارد آوردند، اما قضات با بی ادبی به او دستور دادند که بلند شود و ایستاده پاسخ دهد.  در حالی که بازجویی ادامه داشت، سربازان از قدیس که از بیماری ضعیف شده بود حمایت کردند. شاهدان دروغین در محاکمه ظاهر شدند و قدیس را به خاطر روابط خیانت آمیزش با ساراسین ها تهمت زدند. قضات مغرض حتی به دفاعيات قدیس گوش نکردند. او با اندوه عمیق گفت: خداوند می داند که اگر سریع مرا به قتل برسانی چه سود بزرگی به من خواهی رساند.

 پس از چنین محاکمه ای، قدیس با لباس های پاره در معرض تمسخر جمعیت قرار گرفت و آنها مجبور شدند فریاد بزنند: "آناتما به پاپ مارتین!" اما آنهایی که می‌دانستند پاپ مقدس بی‌گناه رنج می‌برد، گریه می‌کردند. سرانجام، ساسلاریوس که توسط امپراتور فرستاده شده بود، به فرمانده نزدیک شد و حکم را اعلام کرد - پاپ را از کار برکنار کرد و او را به قتل رساند. قدیس نیمه برهنه را به غل و زنجیر درآوردند و به سیاه چال کشاندند و در آنجا با دزدان زندانی شد. آنها نسبت به قدیس مهربانتر از بدعت گذاران بودند.

 در همین حین، امپراتور نزد پاتریارک در حال فوت كونستانتينوپل رفت و در مورد محاکمه قدیس مارتین به او گفت. وى از او روی برگرداند و گفت: وای بر من!  یک عمل جدید دیگر برای محکومیت من، و خواستار پایان دادن به عذاب قدیس مارتین شد. امپراتور دوباره یک فرد رسمی و افراد دیگر را برای بازجویی بیشتر نزد قدیس در زندان فرستاد. قدیس به آنها پاسخ داد: "حتی اگر آنها من را از هم جدا کنند، تا زمانی که کلیسای كونستانتينوپل در ایمان شیطانی باقی بماند، با کلیسای كونستانتينوپل در ارتباط نخواهم بود."  شکنجه گران از شجاعت معترف شگفت زده شدند و مجازات اعدام را با تبعید به تونيك خرسونسوس دورافتاده تخفیف دادند.

 در آنجا قدیس در اثر بیماری، کمبود، گرسنگی و محرومیت درگذشت († ١٦ سپتامبر ٦٥٥).  او در خارج از شهر در کلیسای بلاهرنا به نام مقدس ترین تئوتوكوس به خاک سپرده شد.

 بدعت انحصاری در شورای ششم جهانى كليسايى در سال ٦٨٠ محکوم شد. آثار معترف مقدس پاپ مارتین به كونستانتينوپل و سپس به رم منتقل شد.