قهرمان شهيد آنتيپاس اسقف پرگاموس، شاگرد قديس يوحناى رسول (٩٢ م )

     

 

بزرگداشت: ١١ آوريل ( ٢٤ آوريل)

شهید آنتیپاس (قرن اول پس از میلاد) یکی از شاگردان رسول مقدس و مبشر یوحنای الهیدان، نزدیکترین شاگرد و معتمد خداوند بود و ریاست اسقفی در شهر پرگاموس در آسیای صغیر را بر عهده داشت. خداوند او را با دیدن عظمت روحش به این خدمت منصوب کرد و هدایایی سرشار از فیض را به او اعطا کرد که قدرت مقاومت در برابر ارواح شریر را  یکی از سرنوشت های زمینی او قرار دارد.

 در زمان قدیس آنتیپاس در پرگاموس، این شهر پس از شهرهای جهان باستانی مانند روم و اسکندریه سومین شهر بزرگ بود. پرگاموس به خاطر معماری باشکوهش معروف بود، کتابخانه ای که با اسکندریه رقابت می کرد، موزه مجسمه سازی، مدارس علمی و مرکز بزرگ هنرهای تئاتر.

 محراب پرگاموس - محراب زئوس - یکی از سازه های باشکوه دنیای باستان است. در کتابخانه پرگاموس نسخه های خطی زیادی در زمینه پزشکی نگهداری می شد، زیرا این شهر مرکز علم پزشکی و شفا محسوب می شد. مردم شهر بیمارستانی را بیرون از دیوارهای شهر برپا کردند و آن را با کتیبه قابل توجهی تزئین کردند: «به نام خدایان مرگ، ورود ممنوع است».  بیماران در استخرهایی که با برنز تزئین شده بود حمام می‌کردند، آب‌های شفابخش می‌نوشیدند و دست‌های ماساژدرمانگر ماهر و پمادهای معطر، قدرت را به ماهیچه‌های ضعیف باز می‌گرداند. در استراحتگاه سلامتی می‌توان در سایه گالری‌ها، نشستن روی نیمکت‌های سنگی یا تکیه دادن به ستون استراحت کرد. سازهای دهنی ویژه ای زیر طاق ها پنهان شده بود و از طریق آنها صدای روان درمانگران نامرئی به گوش می رسید.

 کاخ ها و معابد پرگاموس با ظرافت و تجملات ساخته شده بودند. اینجا یک تئاتر بزرگ وجود داشت که از نظر اندازه و معماری یادآور یک استادیوم بود که در آن بازی های بی رحمانه با روح زمان برگزار می شد - مبارزات گلادیاتورها.

 در مرکز شهر معبد بت پرست آرتمیس، الهه شکار، که بیش از دیگر خدایان توسط مردم محلی مورد احترام بود، قرار داشت.

 با ورود اسقف آنتیپاس به پرگاموس، شیاطین نتوانستند قدرت روحی او را تحمل کنند و از شهر گریختند. دعای پیر آنها را مانند آتش سوزاند و راند و کلام آتشین و تقدس زندگی او بسیاری از مشرکان را به مسیحیان تبدیل کرد. ساکنان پرگاموس از قربانی کردن در معابد بت پرست دست کشیدند. شیاطین که قدرت و توانی برای وسوسه کردن قدیس نداشتند، بر بندگان زمینی خود ظاهر شدند - جادوگران و کاهنان معابد بت پرست، شکایت داشتند که دیگر بوی بخور قربانی را حس نمی کنند، ستایش را نمی شنوند، زیرا آنها را توسط رهبر مسیحیان از خود دور می کردند. 

 مشرکان خشمگین قدیس را گرفتند و به معبد آوردند.  «آیا تو آن آنتیپاس نیستی که اجازه نمی‌دهی هیچ یک از خدایان به چربی قربانی سیر شود؟  به خاطر تو، خدایان شهر ما را ترک کرده اند و دیگر نمی خواهند از آن محافظت کنند! بايد از قوانین ما پیروی کنی، در غیر این صورت مجازاتی درخور خواهی داشت".  آنتیپاس جواب داد: "اگر خدایان شما نتوانند خودشان به خاطر توهینی که به آنها وارد شده مجازات کنند و با تشخیص شکست خود توسط یک پیرمرد، از شما کمک مى گيرند، پس چگونه می توانند از شهر محافظت کنند؟" 

 کاهنان بت پرست که خشمگین شده بودند، مرد مقدس را به معبد آرتمیس کشاندند و در آب داغ در ظرفی مسی انداختند که در آن قربانی تقدیم می کردند. قدیس آنتیپاس برای مدت طولانی با اراده ای آتشین دعا کرد و سپس با آرامش روح خود را در دستان خدا تسلیم کرد، گویی به خواب رفته بود. مسیحیان اثار مقدس او را برداشتند و با افتخار در پرگاموس به خاک سپردند و مر از آن بیرون مى آمد که همه بیماری ها را شفا می داد. از آن زمان، مؤمنان، با توسل به شهید مقدس آنتیپاس به عنوان یاور سریع در غم ها و بیماری ها، همواره تسلی و شفا دریافت کرده اند. او همچنین فيض خاصی دارد که کمکی سریع به مبتلایان به بیماری های دندانی است.

 پوشش دعای شهید آنتیپاس مخصوصاً در اين عصر ارتداد ضروری است.  در دعای مرگ خود، قدیس از خداوند خواست: "کسانی که پس از من زندگی خواهند کرد، در فیض او شریک شوند." امروز او برای مسیحیان شفاعت می کند و دسیسه های مخفی شیطان را فاش می کند و به راه نجات راهنمایی می کند. قدیس آنتیپاس که نظاره گر پنهانى تقدير الهى و فاتح شیاطین در طول زندگی خود است، از فيض خاصی برخوردار است تا در برابر فريب ها محافظت کند و از وسوسه های اهریمنی آخر زمان محافظت کند.