دعاى روزانه
خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان
مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام
نمايد.
مزمور٣٨؛
ای خداوند مرا در غضب خود توبیخ منما و در خشم خویش تادیبم مفرما.
زیرا که تیرهای تو در من فرو رفته و دست تو برمن فرود آمده است. در جسد
من به سبب غضب تو صحتی نیست و در استخوانهایم به سبب خطای خودم سلامتی
نی. زیرا گناهانم از سرم گذشته است. مثل بارگران از طاقتم سنگین تر
شده. جراحات من متعفن و مقروح شده است، به سبب حماقت من. به خود می
پیچم و بی نهایت منحنی شده ام. تمامی روز ماتم کنان تردد میکنم. زیرا
کمر من از سوزش پر شده است و در جسد من صحتی نیست. من بی حس و بینهایت
کوفته شده ام و از فغان دل خود نعره می زنم. ای خداوند تمامی آرزوی من
در مد نظر تو است و ناله های من از تو مخفی نمی باشد. دل من می طپد و
قوتم از من رفته است و نور چشمانم نیز با من نیست. دوستان و رفیقانم از
بلای من برکنار می ایستند و خویشان من دور ایستاده اند. آنانی که قصد
جانم دارند دام می گسترند و بد اندیشانم سخنان فتنه انگیز می گویند و
تمام روز حیله را تفکر می کنند. و اما من مثل کر نمی شنوم. مانند گنگم
که دهان خود را باز نکند. و مثل کسی گردیده ام که نمی شنود و کسی که در
زبانش حجتی نباشد. زیرا که ای خداوند انتظار تو را می کشم. تو ای یهوه
خدایم جواب خواهی داد. چونکه گفته ام مبادا بر من شادی نمایند و چون
پایم بلغزد بر من تکبر کنند. زیرا که برای افتادن نصب شده ام و درد من
همیشه پیش روی من است. زیرا گناه خود را اخبار می نمایم و از خطای خود
غمگین هستم. اما دشمنانم زنده و زور آورند و آنانی که بی سبب بر من بغض
می نمایند بسیاراند. و آنانی که به عوض نیکی به من بدی می رسانند. برمن
عداوت می ورزند زیرا نیکویی را پیروی میکنم. ای خداوند مرا ترک منما.
ای خدای من از من دور مباش. و برای اعانت من تعجیل فرما ای خداوندی که
نجات من هستی.
بعد از مزمور:
جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار،
آمین.
هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)
سه شنبه، دعا به قديس يحيى تعميد دهنده
تروپاريون ؛
یاد و خاطر پارسایان شایان ستایش است، اما تو ای
پیشگام، به شهادت خودِ خداوندگار، پسندیدۀ او هستی. تو بزرگترین نبی
معرفی شدی زیرا او را که از قبل دربارهاش نبوت کرده بودند، در آب
تعمید دادی. از این رو، پس از آنکه برای راستی جنگیدی و رنج کشیدی، به
آنانی که در قبرها بودند، انجیل خدای جسم شده را اعلان نمودی، خدایی
که گناه از جهان برمیگیرد و رحمت عظیم خود را شامل حال ما میگرداند.
كونتاكيون ؛
ای نبی خدا و پیشگام فیض، سر تو همچون مقدسترین گُل رز از زمین شکوفه
زده. هر آینه شفا یافتیم، زیرا تو مانند گذشته، جهان را به توبه وعظ
میکنی.
انديشه هاى قديس تئوفان
راهب
(فیليپيان 1:
27-2: 4 ؛ لوقا 6: 17-23)
خداوند فقیر ،
گرسنه ، گریان را برکت می دهد ، به شرطی که همه اینها برای پسر انسان
باشد. این بدان معناست که این زندگی احاطه شده در انواع نیازها و
محرومیت هاست. مطابق این سخن شادی ، رضایت ، افتخار خوب نیست ؛ بله
هستند. اما در حالی که شخصی در آنها زندگى می کند ، متوجه این موضوع
نیست. فقط وقتی خودش را از جذابیت آنها رها می کند ، می بیند که آنها
نماینده خوبی ها نیستند بلکه فقط ارواح آن هستند.
روح نمی تواند
بدون تسلی خاطر كارى انجام دهد ، اما آنها در حس نیستند. نمی توانند
بدون گنجینه کار کنند ، اما آنها نه در طلا و نقره نيستند ، نه در خانه
ها و لباس های باشکوه ، نه در این پر بودن بیرونی. نمی تواند بدون
افتخار كارى انجام دهد ، اما در تعظيم مردم نیست. شادی های دیگر ،
رضایتى دیگر ، افتخارى دیگر – روحانى هستند ، كه شبیه روح اند. هر که
آنها را پیدا کند ، چيزهاى بیرونى را نمى خواهد. بله ، نه تنها او نمى
خواهد، بلکه آنها را تحقیر و نفرت می ورزد به این دلیل که آنها مانع
امور روحانى هستند ، اجازه نمی دهند آنها دیده شوند ، و روح را در
تاریکی ، تشنگى نگه مى دارند. به همین دلیل است که چنین افرادی در همه
جا فقر ، اندوه و گمنامى را ترجیح می دهند ، احساس خوبی در بین اين
چيزها دارند، گویی در حصار امن از فريب و جذابیت های جهان است. در مورد
کسی که همه اینها به خودى خود به سمت او می آيند ، چه می شود؟ مطابق با
کلام رسول مقدس ، با همه چیز در ارتباط باش، به مانند كسى كه هيچ چیز
ندارد.