27-11-2022

6-9-1401

تقويم جديد: روزه ، ماهى مجاز

تقويم قديم: بدون روزه

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

شمايل مادر خدا، با نام "نشانه" (١٦٣٧ م)

 


بزرگ، يعقوب پارسى (٤٢١ م)

روز روز گراميداشت

تقویم جدید:       27  نوامبر

تقويم قدیم:  10    دسامبر

 

قرائت كتاب مقدس

قرائت انجيل صبح ؛

انجيل مرقس ١٦: ١- ٨

ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى : افسسيان ٢: ١٤- ٢٢

قرائت انجيل مقدس : انجيل لوقا ١٨: ١٨- ٢٧

 

 

دعاى روزانه

يكشنبه، دعاى رستاخيز

 تروپاريون ؛

قدرتهاى فرشته اى در مقبره تو هستند ، و کسانی که از آن محافظت می کردند مردند و مریم در مقبره ایستاد و به دنبال خالص ترین بدن تو بود. تو جهنم را ویران کردی، و از آن رنج نبردی. با باكره ، دهنده حيات ملاقات کردی. اى خداوند، برخاسته از مردگان، جلال بر تو باد.

 

كونتاكيون ؛

مسیح خدا، بخشنده حيات، با دست حیات بخش خود همه مردگان را از اعماق تاریك عالم مردگان بلند كرد ، طبیعت انسانى را برخيزاند ، زیرا او منجى همه ، رستاخیز و حيات و خدای همه چیز است!

 

 

انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين

 

  

( افسسيان.4 :1-6 ؛ لوقا 10: 25-37 )

 خداوند خود به کسی که پرسید چگونه می توان نجات یافت، این سؤال را مطرح کرد: «در تورات چه نوشته شده است؟  از آن چه میفهمی؟  ( لوقا 10: 26 ) .  او با این کار نشان داد که برای رفع همه سوءتفاهم ها باید به کلام خدا روی آورد. و برای اینکه خود سوء تفاهم وجود نداشته باشد، بهتر است همیشه کتب آسمانی را با توجه، استدلال، دلسوزانه، با به کارگیری در زندگی خود و تحقق آنچه مربوط به افکار، در مورد احساسات و تمایلات، در مورد اعمال ، و در تجارت است، بخوانید. 

 کسى که به کلام خدا گوش فرا مى دهد، درباره هر چه در اوست، و آنچه در اطرافش است و فراتر از اوست، افکار روشن جمع مى کند: روابط واجب خود را در همه موارد زندگى و احکام مقدس، مانند مهره هاى گرانبها به رشته مى کشد.  آنها را روی ریسمان وجدان قرار می دهد، که سپس به دقت و به طور قطع نشان می دهد که چگونه وقتی به رضايت پروردگار عمل می کنید، احساسات را رام می کنید، که خواندن کلام خدا همیشه بر آنها تأثیر آرامش بخش دارد. هر هواى نفسى که شما را به وجد می آورد، شروع به خواندن کلام خدا کنید و این شور آرام تر و آرام تر می شود و در نهایت کاملاً آرام می‌گیرد.  کسی که در دانش کلام خدا غنی است، ستونی از ابر بالای سر خود دارد که بنی اسرائیل را در بیابان هدایت می‌کرد ( خروج 13: 21-22 ).

 

مبانى ارتدوكس

 

 ق

قدیس يوحناى زرين دهان (جان کریزوستوم)

 قدیس يوحناى زرين دهان، اسقف اعظم كونستانتينوپل، یکی از سه قدیس کلیسایی، در حدود سال ۳۴۷ در انطاکیه در خانواده یک رهبر نظامی به دنیا آمد. مادر بیوه او تمام تلاش خود را برای تربیت مسیحی قدیس آینده به کار گرفت.  او در سال 386 در شهر انطاکیه منصوب شد و با غیرت شروع به موعظه کلام خدا کرد و در این امر چنان موهبتی از فصاحت نشان داد که او را «زرين دهان» نامیدند. قدیس با توضیح دقیق کتاب مقدس برای اهل محله، تفسیرهایی را بر بسیاری از کتب کتاب مقدس که به ما رسیده است، به جای گذاشت که هنوز هم مطالعه آن مورد علاقه مسیحیان پارسا است.

 او همچنین آثار بسیاری با ماهیت جزمی، اخلاقی و دفاعى نوشت. قدیس يوحنا با غیرت از فقرا مراقبت می کرد، به طوری که بسیاری از نیازمندان در کلیسا از او غذا می گرفتند.  شهرت او به عنوان یک واعظ افزایش یافت و در سال 397 به ریاست پایتخت امپراتوری، كونستانتينوپل منصوب شد. قدیس روی تنظيم خدمات الهی سخت کار کرد: او صاحب يك آيين ليتورگى الهى است، او سرود آنتيفونال را در شب زنده داری ارائه کرد و مجموعه ای از دعاها را برای مراسم تدهين نوشته است.

 غیرت برای نجات روح ها او را بر آن داشت تا قاطعانه تجمل گرایی و بی بندوباری اشراف پایتخت را محکوم کند. امپراتور ادوکسیا که در موعظه های قدیس سرزنش خود را می دید، آزار و اذیت او را برانگیخت و با کمک سلسله مراتب ناراضی از محکومیت های کریزوستوم به محکومیت و تبعید او دست یافت. ابتدا قدیس به ارمنستان تبعید شد و از آنجا در نامه های متعدد به گله خود تعليم مى داد. اما آزار دهندگان حتی در آنجا هم نمی خواستند او را تنها بگذارند.  در زمستان 406، زمانی که قدیس به شدت بیمار بود، دستور انتقال او به پیتیوس دوردست (در آبخازیا) دریافت شد. با تحمل رفتار خشن نگهبانان، قدیس يوحنا به مدت سه ماه به محل تبعید جدید منتقل شد. سرانجام، در کومانی، در سرداب شهید باسیلیسک، در چشم اندازى بر او ظاهر شد و گفت: «شاد باش برادر جان! فردا با هم خواهیم بود»، قدیس جان به پایان سفر زمینی خود رسیده بود. پس از دريافت راز مقدس عشاء ربانى، با عبارت "جلال بر خدا برای همه چیز!"  او در 14 سپتامبر 407 به نزد خداوند رفت.

توصيه عملى

 

در کجای اتاق خواب بهتر است آيكون را آویزان کنیم؟

 مرسوم است که شمايل ها را روی دیوار شرقی قرار دهید، اگر این امکان وجود ندارد، در هر دیوار دیگری امکان پذیر است. آنها بهتر است در اتاق خواب قرار گیرند تا دعا به خداوند، مادر خدا و سایر قديسين الهی که روی آن تصویر شده است، قبل از رفتن به رختخواب و بلافاصله پس از بیدار شدن دشوار نباشد.

 ازدواج یک گناه نیست و توسط کلیسا در مراسم آیین ازدواج برکت داده می شود. حتی اگر شمایل ها به گونه ای آویزان شوند که افراد آنها را نبینند، خدا و اولیای الهی از دیدن ما دست برنمی دارند.

 

 

درس روز

 

 یک بار مرد جوانی از یک خانواده اشرافی تمام دارایی خود را بین فقرا تقسیم کرد و به صومعه اى رفت.  و از آنجایی که او تحصیلات خوبی داشت، در صومعه بركت ویژه ای برای نسخه برداری از کتاب های مذهبی دریافت کرد.

 پیر صومعه اغلب با اين کاتب خود صحبت می کرد و کار به جایی رسید که شاگردان دیگر شروع به غر زدن به معلم خود کردند و می گفتند که او برای خود حیوان خانگی پیدا کرده است.

 با شنیدن چنین سخنانی، سه راهب محترم می خواستند بدانند: چرا پیر، کاتب خود را بیشتر از دیگران دوست دارد؟

 پیر در سکوت به سخنان آنها گوش داد و شاگردان خود را به حجره ها برد.

او به نوبت به هر دری زد و تکرارکرد :  - برادر!  زود بیا اینجا  من به تو نیاز دارم.

 اما هیچ یک از شاگردان عجله نداشت که در را برای او باز کند: در آن لحظه فردى مشغول خواندن مزامیر بود و نمی خواست آن را قطع کنند، دیگری با دعایی بر لبانش تسبيح می بافت و می ترسید که تسبيح خود را به دلیل عجله در آن خراب کند.

 بالاخره نوبت به درِ حجره کاتب رسید.

 پیر آهسته در حجره وى را زد و فقط یک کلمه گفت: برادر!

 در همان لحظه در باز شد و كاتب متعجب در آستانه در ظاهر شد.

پیر وارد اتاق شد و پرسید «به من بگویید، دیگر شاگردان من را کجا می‌بینید؟»  

 آنها نمی دانستند چه جوابی بدهند.

 سپس پیر دفترچه یادداشتی را که شاگردش تازه در آن نوشته بود از روی میز برداشت.

 - به پدران:...

او همین الان این نامه را می‌نوشت، اما به محض شنیدن صدای من، قلمش را پایین گذارد و حتی آن را تمام نکرد. آیا این نامه ناتمام بهتر از هر کلمه ای در مورد اطاعتی که شاگرد من از مربی خود دارد به شما نمی گوید؟  به خاطر همین اطاعت است که او را دوست دارم.

 راهب اول گفت: "ابا، تو او را به عدالت دوست داری."

 نفر دوم اضافه کرد: "همه ما او را دوست داریم."

سومی فریاد زد: "و خدا او را به خاطر آن دوست دارد!"