دعاى روزانه
خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم
رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام
نمايد.
مزمور٣؛
ای خداوند دشمنانم چه بسیار شده اند. بسیاری به ضد من برمی خیزند.
بسیاری برای جان من می گویند: «به جهت او در خداخلاصی نیست.» لیکن تو
ای خداوند گرداگرد من سپر هستی، جلال من و فرازنده سر من. به آواز خود
نزد خداوند می خوانم و مرا از کوه مقدس خود اجابت مینماید. و اما من
خسبیده، به خواب رفتم و بیدار شدم زیرا خداوند مرا تقویت می دهد. از
کرورهای مخلوق نخواهم ترسید که گرداگرد من صف بسته اند. ای خداوند،
برخیز! ای خدای من، مرا برهان! زیرا بر رخسار همه دشمنانم زدی؛
دندانهای شریران را شکستی. نجات از آن خداوند است و برکت تو بر قوم تو
میباشد.
بعد از مزمور :
جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار،
آمین.
هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)
دوشنبه، دعا به
میکائیل مقدس و تمام فرشتگان
تروپاريون ؛
ای فرمانده تمامی لشکریان آسمان، ما نالایقان بیوقفه از تو استدعا
میکنیم که ما را با سپر دعاهایت در برگیری و زیر بالهای جلال روحانى
خود بپوشانی. ما در برابر تو افتاده، فریاد میزنیم: «از ما در برابر
تمامی آسیب ها محافظت کن، ای سرور قدرتهای آسمان!»
كونتاكيون ؛
شما، ای سروران و رهبران لشکر خدا، ای خادمین جلال الهی و راهنمایان
بشر، بطلبید هر آنچه را که برای ما نیکوست، و برایمان رحمتی بیکران
بطلبيد، ای فرمانده لشکرهای آسمانی.
انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين
(اعمال رسولان 5 : 12-20 ؛ یوحنا 20
:19-31 )
قدیس توماس رسول فریاد زد: "خداوند من و خدای من!"( یوحنا 20
:28 ) . آیا احساس می کنید با چه قدرتی و چقدر محکم خداوند را در آغوش
گرفت؟ غریق تخته ای را که امیدوار است از غرق شدن نجات پیدا کند،
محکمتر نگه نمی دارد. این را هم اضافه کنیم که هر که برای خود در رابطه
با خداوندش چنین خداوندى نداشته باشد باز هم آنطور که باید به خداوند
ایمان ندارد.
ما می گوییم: «خداوند منجی است»، یعنی او نجات دهنده همه است، اما این
یکی می گوید: "خداوند منجی من است." هر که بگوید: «نجات دهنده من»،
نجاتش از او سرچشمه میگیرد. احساس رستگاری با احساس نابودی پیوسته
است، که منجی نجاتیافته را از آن بیرون کشید. احساس زیان آور بودن یک
انسان دوستدار زندگی ذاتاً که می داند نمی تواند خود را نجات دهد، او
را به دنبال منجی می برد. هنگامی که او را می یابد و احساس می کند که
نیروی نجات از او سرچشمه می گیرد، محکم به او می چسبد و نمی خواهد خود
را از او جدا کند، حتی اگر برای این کار او را از زندگی اش محروم کنند.
وقایع از این دست در زندگی روحانى یک مسیحی تنها با ذهن تصور نمی شود،
بلکه توسط خود عمل تجربه می شود. سپس، هم ایمان و هم اتحاد او با مسیح،
مانند زندگی یا مرگ، قوی می شود. چنین کسی فقط صمیمانه فریاد می
زند: "کیست که مرا از محبت مسیح جدا سازد!" (رومیان 8 :35) .