20-8-2022

29-5-1401

تقويم جديد: بدون روزه

تقويم قديم: روزه، روغن مجاز

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

شهيدان پارسى هليودوروس و دوسا (٣٨٠ م)


 سموئيل نبى (قرن ٦ ق. م.)

روز گراميداشت

تقویم جدید:    20 آگوست

تقويم قدیم:  2  سپتامبر


قرائت كتاب مقدس

ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى : روميان ١٥: ٣٠- ٣٣

قرائت انجيل مقدس : انجيل متى ١٧: ٢٤- ٢٧؛ ١٨: ١-٤

 

دعاى روزانه

خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام نمايد. 

 

مزمور١٤٣؛ 

ای خداوند دعای مرا بشنو و به تضرع من گوش بده! در امانت و عدالت خویش مرا اجابت فرما! و بر بنده خود به محاکمه برمیا. زیرا زنده ای نیست که به حضور تو عادل شمرده شود. زیرا که دشمن بر جان من جفا کرده، حیات مرا به زمین کوبیده است و مرا در ظلمت ساکن گردانیده، مثل آنانی که مدتی مرده باشند. پس روح من در من مدهوش شده، و دلم در اندرونم متحیر گردیده است. ایام قدیم را به یاد می آورم. در همه اعمال تو تفکر نموده، در کارهای دست تو تامل میکنم. دستهای خود را بسوی تو دراز میکنم. جان من مثل زمین خشک، تشنه تو است.ای خداوند، بزودی مرا اجابت فرما زیرا روح من کاهیده شده است. روی خود را از من مپوشان، مبادا مثل فرو روندگان به هاویه بشوم. بامدادان رحمت خود را به من بشنوان زیرا که بر تو توکل دارم. طریقی را که بر آن بروم، مرا بیاموز زیرا نزد تو جان خود را بر می افرازم. ای خداوند مرا از دشمنانم برهان زیرا که نزد تو پناه برده ام. مرا تعلیم ده تا اراده تو را بجا آورم زیرا خدای من تو هستی. روح مهربان تو مرا در زمین هموار هدایت بنماید. به خاطر نام خود ای خداوند مرا زنده ساز. به خاطر عدالت خویش جان مرا از تنگی برهان. و به خاطر رحمت خود، دشمنانم را منقطع ساز. و همه مخالفان جان مرا هلاک کن زیرا که من بنده تو هستم.

بعد از مزمور :

جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار، آمین. 

هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)

 

شنبه، دعا به مادر خدا، تمام مقدسین، مؤمنين وفات‌یافته

 

تروپاريون ؛

ای رسولان، شهیدان و انبیا، اسقف‌های مقدس، قديسين و پارسایان، که نبرد نیکو را جنگیده و ایمان را حفظ نموده‌اید، شما در برابر نجات‌دهنده، دلیری دارید. نزد او برایمان شفاعت کنید زیرا او نیکوست و دعا کنید که جانهایمان را نجات دهد.

 

كونتاكيون ؛

ای مسیح، به مقدسین و جانهای خادمینت آسایش ببخش، در جایی که دیگر خبری از بیماری و غم و آه و ناله نيست، بلکه تا به ابد حیات است.

 

 

 

 

انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين

  

 (اول قرنتيان 14: 26-40 ؛ متی 21: 12-14 ، 17-20)

"خانه من خانه دعا خوانده می شود، اما شما آن را لانه دزدان ساخته اید" (متی 21: 13). همه می دانند که معبد احترام ، تمرکز افکار ، تفكر عمیق الهی و ایستادن در حضور خدا را می طلبد ، و با این حال ، چه کسی این را انجام می دهد؟ آنها با آرزوی دعا به معبد می روند ، مدتی با غیرت گرم در آن می ایستند ، و سپس افکار شروع به سرگردان شدن می کنند و داد و ستد در سر حتی بلندتر از آن چیزی است که خداوند در معبد اورشليم ملاقات کرد.

چرا این چنین است؟ زیرا بودن در معبد بازتابی از تمام زندگی است. آنها همانطور که زندگی می کنند ، خود را در کلیسا نگه می دارند. معبد بر حرکات روحانى تأثیر می گذارد و تا حدی از آن حمایت می کند ، اما پس از آن روند معمول نظم روحانى بهاى خود را می طلبد. بنابراین، اگر می خواهید اقامت شما در معبد جایگاه شایسته ای در حضور خداوند داشته باشد ، خود را توسط زندگی معمول خود برای آن آماده کنید؛ تا جایی که می توانید در حالت دعايى راه بروید. این کار شما را به جایی می رساند که همیشه در کلیسا با احترام خواهید ایستاد. همین احترام شما را به احترام در زندگی روزمره ترغیب می کند. بنابراین شما بالاتر و بالاتر خواهید رفت. با خداوندا کمک کن، شروع کنيد!

 

 

مبانى ارتدوكس

 

چگونه می توانیم به رفتگان کمک کنیم؟

تا زمان داورى نهايى، سرنوشت نهایی افراد پس از مرگ هنوز به طور قطعی مشخص نشده است ، و ما می توانیم به روح افرادی که به طور کامل جهت خود را به سوى خیر یا شر تعیین نکرده اند ، اما پتانسيل روحانى و اخلاقی خاصی را حفظ کرده اند ، کمک کنیم. از این نظر ، دعای ما برای آنها را می توان با بادی که به ذغال می وزد ، مقایسه کرد و می توان آتش را از آنها شعله ور کرد (این موازی مناسب تر است زیرا خود خدا اغلب در سنت کلیسا تحت تصویر نمادین آتش نشان داده می شود. )

به طور کلی ، ما می توانیم به آنها در پرورش محبت که در زمین نشان نداده اند ، کمک کنیم و با این کارها فيض الهی را جلب کنیم:

- بزرگداشت در مراسم ليتورگى (موثرترين كار) و خدمات تشییع جنازه (خدمات یادبود ، مراسم دعاهاى خاكسپارى).

مثال تاریخی زیر جالب است. حتی قبل از تجلیل اسقف اعظم تئودوسیوس چرنیگوف (1896) به عنوان قدیس ، راهب اعظم الکسی ، که خسته بود ، در کنار آثار او نشسته بود كه خوابش برد و قديس را در مقابل خود دید که به او گفت: "متشکرم برای کار تو برای من. من همچنین از تو می خواهم ، هنگام انجام مراسم ليتورگى ، والدین مرا نام ببرید "؛ و نام آنها (كاهن نیکیتا و مریم) را اعلام کرد. قبل از رويا ، این اسامی ناشناخته بودند. چندین سال پس از تقديس در صومعه ، جایی که قديس تئودوسیوس راهب بود ، یادبود شخصی وی پیدا شد ، که این اسامی را تأیید کرد، و حقیقت رويا را تأیید کرد. راهب اعظم پرسيد " چگونه می توانید، دعاهای من را بخواهید وقتی که خودتان در مقابل تخت آسمانی ایستاده اید و فيض خدا را به مردم می دهيد؟" قديس تئودوسیوس: "بله ، درست است، اما ارائه در مراسم ليتورگى از دعاهای من قوی تر است. "

- دعاهاى منزل ؛

- امور خیریه (مادی ، فكرى و روحانى) ؛

- كارهاى مفيد مختلف، به عنوان مثال ، روزه ، شب زنده داری برای مردگان (فداكارى محبت ما براى آنها).

لازم به ذکر است که دعاها و اعمال برای رفتگان، برای کسانی که دعا می كنند نیز مهم است. و از خدا فیض دريافت می كنند. به طور کلی، براى يك مسیحی، انكار خود هرگز به ضررش نیست.

.

توصيه عملى

آیا من باید بارها و بارها به کلام خدا ، تعالیم گوش دهم ، زیرا من گوش می دهم و به آن عمل نمی کنم ، آنچه را که تعلیم می دهد انجام نمی دهم؟

حتی اگر این کار را نکرده اید، به كلام خدا گوش دهيد، زیرا شنیدن به انجام می رسد. حتی اگر آن را انجام نداده اید ، از گناه خود شرم خواهید کرد. حتی اگر این کار را نکرده اید ، ذهنیت خود را تغییر خواهید داد ؛ حتی اگر این کار را نکرده اید ، خودتان را به خاطر آنچه انجام نمی دهید محکوم خواهید کرد. 

~ قديس يوحناى زرين دهان      

 

 

درس روز

یک جوان نوآموز به حجره پيرى رفت تا با هم دعا كنند و روزه را به شدت رعایت کنند.

یکبار وقتی پير برای مدت کوتاهی از آنجا دور بود، نوآموز نتوانست مقاومت کند: او یک تخم مرغ گرفت و شروع به سرخ کردن آن روی حرارت یک شمع کرد.

پير به طور غیرمنتظره ای برگشت و نوآموز را در حال انجام این کار يافت.

با تعجب پرسيد: اونجا چیکار میکنی؟

شاگرد پاسخ داد: بله ، پدر ، شیطان مرا کتک زد تا تخم مرغ بپزم.

ناگهان صدای بلندی از گوشه حجره آمد:

- اى پير، به او اعتماد نکن! من خودم از او یاد می گیرم!