12-6-2022

22
-3-1401

تقويم جديد: بدون روزه

تقويم قديم: بدون روزه

 

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

قديس اونوفريوس كبير (٤٠٠ م)        

قديس آرسنيوس، راهب اعظم كونوويتس (١٤٤٧ م)

 

روز گراميداشت

تقویم جدید:  12 جون

تقويم قدیم:  25 جون

يكشنبه پنطيكاست مقدس

 

قرائت كتاب مقدس

قرائت انجيل صبح ؛

انجيل يوحنا ٢٠: ١٩- ٢٣

ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى : اعمال  رسولان ٢: ١- ١١

قرائت انجيل مقدس : انجيل يوحنا ٧: ٣٧- ٥٢؛ ٨: ١٢

 

دعاى روزانه

يكشنبه، دعاى رستاخيز

 

تروپاريون ؛

قدرتهاى فرشته اى در مقبره تو هستند ، و کسانی که از آن محافظت می کردند مردند و مریم در مقبره ایستاد و به دنبال خالص ترین بدن تو بود. تو جهنم را ویران کردی، و از آن رنج نبردی. با باكره ، دهنده حيات ملاقات کردی. اى خداوند، برخاسته از مردگان، جلال بر تو باد.

 

كونتاكيون ؛

مسیح خدا، بخشنده حيات، با دست حیات بخش خود همه مردگان را از اعماق تاریك عالم مردگان بلند كرد ، طبیعت انسانى را برخيزاند ، زیرا او منجى همه ، رستاخیز و حيات و خدای همه چیز است!

 

انديشه هاى قديس تئوفان راهب

  

(اعمال 20: 7-12 ؛ یوحنا 14: 10-21)

"و اگر چيزى به اسم من از پدر طلب كنيد، من آن را به جا خواهم آورد" (یوحنا 14: 13). چه قول تسلی بخشی! اما چه تعداد کمی از آن استفاده می کنند! بندرت کسی آن را در ذهن خود دارد. کسانی هستند که اصلاً آن را نمی فهمند و قبول نمی کنند. چرا اینطور است؟ زیرا آنها خداوند را دوست ندارند و دستورات او را انجام نمی دهند. این خیانت قلب به خداوند هرگونه جسارت را برای بازگشت به خدا با دادخواست قطع می کند ، همانطور که در زندگی روزمره یک بنده معیوب جرات ندارد از اربابان خود چیزی بخواهد ، زیرا می داند که او شایسته هیچ رحمتی نیست.

دعاهای مقدماتی به روش خاص خود خوانده می شوند و حاوی دادخواست های بسیار خوبی هستند ، اما فقط خوانده می شوند و این ، همانطور که می دانید ، دور از دعا یا دادخواست است. ایستادن با دعای واقعی در برابر پروردگار و درخواست دادخواست به او غیر از تصحیح نگرش وظیفه شناسی نسبت به او غیرممکن است.

 

  

مبانى ارتدوكس

 

 

افراط در رویکرد به روحانیت.

1.جستجو براى یک پدر روحانى(معترف) با استعدادهای بالا.

گاهی می گویند: من بندرت اعتراف می کنم ، چون نمی توانم پدر روحانى برای خودم پیدا کنم. غالباً این نوع توجیهات بر اساس امید بیش از حد گناهکار به تواناییهای شخصی معترف، با عدم اعتماد کافی به خدا است. در مقابل این موقعیت ، موقعیت جزمی است که این شخص نیست که ما را از گناه پاک می کند ، بلکه خداوند است. آیا سطح روحانى و اخلاقی ما آنقدر بالا است که كاهن عادی برای ما مناسب نباشد؟ بهتر است یک معترف "معمولی" داشته باشید تا اینکه خودتان خودتان را هدایت کنید. به هر حال ، ما مغرض هستیم ، ما به نگاه فردی مستقل از احساسات خود نیاز داریم.

2. جستجوی یک معترف جذاب و مهربان، و در برقراری ارتباط دلپذیر.

معیار اصلی روحانیت لذت ارتباط نیست ، بلکه پیشرفت روحانى ، مبارزه با نفسانيات و کسب فضایل است.

3. و آخرین حد تلاش برای اعتراف نكردن است.

یک فرد عاقل گفت: "من نمی توانم باور کنم که خداوند به ما عقل داده و سپس ما را از استفاده از آن منع کرده است." با این حال ، فروتن کردن ذهن سقوط كرده خود ، و قرار دادن تعالیم کلیسا و توصیه های یک پدر روحانى به عنوان شخصى با اقتدار والا، نیز مفید است. در غیر این صورت ، شیطان می تواند ما را گیج کند. برای چندین هزار سال او در اغوای مردم تخصص داشته است ، او بسيار تجربه بیشتری از ما دارد.

توصيه عملى

 

 

اولین قدم در اعتراف ، اعتراف طبق لیست گناهان است. آن گناهانی که متوجه شده ایم را در حضور كاهن اعتراف می كنيم. لیست های مختلفی وجود دارد که از نظر جزئیات و مجموعه ای از گناهان با یکدیگر متفاوت هستند. با لیست های بسیار طولانی خود را درگير نكنيد ...

بعد ، شما باید به اعتراف در مورد هشتمين احساس اصلی بروید. مواد برای این همان گناهانی است که وی قبلاً در یک جرم عمومی اعتراف کرده بود ، اما اکنون بر اساس احساساتی که باعث به وجود آمدن آنها شده ، توزیع مى شود. چنین اعترافی به مرور زمان به آگاهی واضحی از عمل در خود از هر شور منجر می شود ، که در نتیجه آن مشاهده و کنترل بر عملکرد نفس ایجاد می شود.

چندین سال است که فرد مسیحی سعی در مبارزه با نفسانيات دارد ، و تمام قدرت خود را خسته می کند ، اما سرانجام متوجه می شود که به تنهایی قادر به مقابله با آنها نیست. از همین جا است که همکاری آگاهانه او با فيض آغاز می شود. مسیحی عمل خود را بررسى می کند: کی و به خاطر آنچه آن را ترک می کند ، به چه روش هایی دوباره به او بازمی گردد.

ابات بوریس دولژنکو        

درس روز

نيكى های بی حد و مرز

پاترياركى در انطاکیه وجود داشت به نام اسکندر ، که مخصوصاً برای همه مهربان و دلسوز بود. یک بار یکی از منشى هاى وی مقداری سکه طلا از او دزدید و به تبیای مصر گریخت. در آنجا ، در یک مکان خالی ، بيگانه ها منشی را دستگیر و او را به داخل کشورش فرستادند. اسکندر مبارک با اطلاع از این امر ، با دادن هشتاد و پنج قطعه طلا زندانی را فدیه داد.

هنگامی که اسیر بازگشت ، پاتريارك آنقدر نعمت به او عطا کرد که برخی از شهروندان گفتند: "با هیچ گناهی نمی توان بر حسن اسکندر غلبه کرد."