6-9-2022

15-6-1401

تقويم جديد: بدون روزه

تقويم قديم: بدون روزه

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

شهيد رومولوس و ١١٠٠٠ نفر ديگر در ارمنستان (قرن ٢)

 

بزرگداشت معجزه فرشته مقرب ميكائيل در كولوسى (قرن ٤)

 

روز گراميداشت

تقویم جدید: 6 سپتامبر

تقويم قدیم:  19سپتامبر


قرائت كتاب مقدس

ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى : عبرانيان ٨: ٧- ١٥

قرائت انجيل مقدس : انجيل لوقا ١٠: ١٦- ٢١

 

دعاى روزانه

خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام نمايد. 

 

 مزمور٣٨؛

ای خداوند مرا در غضب خود توبیخ منما و در خشم خویش تادیبم مفرما. زیرا که تیرهای تو در من فرو رفته و دست تو برمن فرود آمده است. در جسد من به سبب غضب تو صحتی نیست و در استخوانهایم به سبب خطای خودم سلامتی نی. زیرا گناهانم از سرم گذشته است. مثل بارگران از طاقتم سنگین تر شده. جراحات من متعفن و مقروح شده است، به سبب حماقت من. به خود می پیچم و بی نهایت منحنی شده ام. تمامی روز ماتم کنان تردد میکنم. زیرا کمر من از سوزش پر شده است و در جسد من صحتی نیست. من بی حس و بینهایت کوفته شده ام و از فغان دل خود نعره می زنم. ای خداوند تمامی آرزوی من در مد نظر تو است و ناله های من از تو مخفی نمی باشد. دل من می طپد و قوتم از من رفته است و نور چشمانم نیز با من نیست. دوستان و رفیقانم از بلای من برکنار می ایستند و خویشان من دور ایستاده اند. آنانی که قصد جانم دارند دام می گسترند و بد اندیشانم سخنان فتنه انگیز می گویند و تمام روز حیله را تفکر می کنند. و اما من مثل کر نمی شنوم. مانند گنگم که دهان خود را باز نکند. و مثل کسی گردیده ام که نمی شنود و کسی که در زبانش حجتی نباشد. زیرا که ای خداوند انتظار تو را می کشم. تو ای یهوه خدایم جواب خواهی داد. چونکه گفته ام مبادا بر من شادی نمایند و چون پایم بلغزد بر من تکبر کنند. زیرا که برای افتادن نصب شده ام و درد من همیشه پیش روی من است. زیرا گناه خود را اخبار می نمایم و از خطای خود غمگین هستم. اما دشمنانم زنده و زور آورند و آنانی که بی سبب بر من بغض می نمایند بسیاراند. و آنانی که به عوض نیکی به من بدی می رسانند. برمن عداوت می ورزند زیرا نیکویی را پیروی میکنم. ای خداوند مرا ترک منما. ای خدای من از من دور مباش. و برای اعانت من تعجیل فرما ای خداوندی که نجات من هستی.

بعد از مزمور: 

جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار، آمین. 

هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)

 

سه شنبه، دعا به قديس يحيى تعميد دهنده

تروپاريون ؛

یاد و خاطر پارسایان شایان ستایش است، اما تو ای پیشگام، به شهادت خودِ خداوندگار، پسندیدۀ او هستی. تو بزرگترین نبی معرفی شدی زیرا او را که از قبل درباره‌اش نبوت کرده بودند، در آب تعمید دادی. از این رو، پس از آنکه برای راستی جنگیدی و رنج کشیدی، به آنانی که در قبرها بودند، انجیل خدای جسم‌ شده را اعلان نمودی، خدایی که گناه از جهان برمی‌گیرد و رحمت عظیم خود را شامل حال ما می‌گرداند.

 

كونتاكيون ؛

ای نبی خدا و پیشگام فیض، سر تو همچون مقدس‌ترین گُل رز از زمین شکوفه زده. هر آینه شفا یافتیم، زیرا تو مانند گذشته، جهان را به توبه وعظ می‌کنی.

 

انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين

  

(دوم قرنتیان 5: 10-15 ؛ مرقس 1: 9-15)

خداوند خطبه خود را چنین آغاز کرد: "وقت تمام شد و ملكوت خدا نزدیک است: توبه کنید و به انجیل ایمان آورید" (مرقس 1: 15). در پایان اعصار نیز گفته خواهد شد: "زمان تمام شده است ، ملكوت نزدیک است"؛ اما "توبه و ایمان" اضافه نخواهد شد ، بلکه "براى داورى برويد ". زمان توبه و اصلاح خود به پایان رسیده است. هر آنچه را که با بدن خود انجام داده اید ، خوب یا بد ، ارائه دهید. بنابراین ، تا زمان باقى است، عجله کنید تا از آن برای نجات خود استفاده کنید.

آغوش پدر برای پذیرش همه کسانی که با احساس پشیمانی صادقانه نسبت به گذشته آمده اند و مایلند در آینده با انجام دقیق دستورات قديسين او برای خدا کار کنند، باز است. برای هر یک از ما، پایان قرن مرگ است: این دریچه ای برای زندگی دیگر است. بیشتر به آن نگاه کنید و خودتان بیشتر تعیین کنید: پس چه؟ - و با تصمیم گیری بدون ترحم ، کار را آغاز کنید تا آمادگی را برای ورود به مکانی که در آن شادی بی پایان وجود دارد ، مهيا سازيد و هر چیزی را که می تواند به خادمان تاریکی حق دهد که بر ما چیره شوند و ما را به منطقه خود ببرند، جایی که هیچ راهی برای خروج از آن وجود نخواهد داشت، حذف كنيد.

 

مبانى ارتدوكس

 

قوانین اخلاقی عهد عتیق.

الزامات قانون اخلاقی عهد عتیق در طول تاریخ بشریت قبل از مسیحیت به مردم آموزش داده شد. بنابراین ، فرمان داده شده به آدم ، که به طور رسمی خوردن میوه درخت شناخت نيك و بد را ممنوع اعلام کرد (پیدایش 2: 16-17) ، در واقع او را به اطاعت از خدا دعوت مى کرد.

الزامات ایمان به خدای واحد ، اعتماد و اطاعت از او به ابراهیم آموزش داده شد (پیدایش 17: 10). آنها به شکل کاملتر و مفصل تری پس از خروج از مصر به قوم یهود آموزش داده شدند. هسته اصلی این قانون شامل ده فرمان بود (خروج 20: 1-17).

لازم به ذکر است که تا حدود زیادی الزامات قانون عهد عتیق که به اسرائیل آموزش داده شد ، هنجارهای رفتار بيرونى را منعکس می کرد (برای خود بت نسازيد و خدایان دروغین را نپرستید ، قتل مكنيد ، سرقت نکنید ، شهادت دروغ ندهيد و غیره). این مطابق با بافت تاریخی ، وضعیت اخلاقی اسرائیل در آن زمان بود. در عین حال ، باید تأکید کرد که در بین الزامات عهد عتیق ، مواردی نیز وجود داشت که هدف آنها شكل دادن به وضعيت صحیح درونی روح بود (به خدای واقعی ايمان داشته باشید ، به پدر و مادر خود احترام بگذارید ، به زن همسايه خود مايل نباشيد...).

توصیه عملی

 

هنگامی که تمایلی به دعا برای کسی به وجود می آید ، اين بدين معنی است که خداوند خود می خواهد به آن روح رحم کند و با مهربانی به دعاهای شما گوش می دهد.

 

درس روز

 

در بیمارستان ، در یک بخش دو تخت ، دو بیمار ناامید بودند. آنها دقیقاً تخت های یکسانی داشتند ، شرایط کاملاً مساوی ... تنها تفاوت این بود که یکی از آنها تنها پنجره بخش را می دید و دیگری نمی توانست ، اما دکمه تماس پرستار را در کنار خود داشت. زمان گذشت ، فصل ها عوض شد ... کسی که کنار پنجره دراز کشیده بود ، در مورد همه چیزهایی که در آنجا دید به فرد كنارى خود گفت: که بیرون باران می بارد ، برف می بارد یا خورشید می درخشد ، که درختان یا با نور درخشان پوشیده شده اند توری ، یا با مه بهاری روشن پوشانده شده بود ،... اینکه مردم در خیابان قدم می زنند ، ماشین ها در حال رانندگی هستند ... که دنيايى وجود دارد.

و سپس یک روز اتفاق افتاد که اولین نفر ، آن کسی که کنار پنجره دراز کشیده بود ، شب ها احساس بدی داشت. او از فرد دوم خواست که با پرستار تماس بگیرد ، اما او به دلایلی این کار را نکرد. و مرد بیمار کنار پنجره مرد.

فردای آن روز ، بیمار دیگری به بخش آورده شد و پیرمرد از او خواست تا او را کنار پنجره بگذارند. درخواست او برآورده شد - و بالاخره دید ... پنجره به دیوار خاکستری خالی باز می شد ، و چیزی فراتر از آن قابل مشاهده نبود. مدتی سکوت کرد و سپس از هم اتاقى جدیدش خواست:

- میدونی ... اگه شب حالم بد شد ... به پرستار زنگ نزن ...