دعاى روزانه
خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم
رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام
نمايد.
مزمور١٤٣؛
ای خداوند دعای مرا بشنو و به تضرع من گوش بده! در امانت و عدالت خویش
مرا اجابت فرما! و بر بنده خود به محاکمه برمیا. زیرا زنده ای نیست که
به حضور تو عادل شمرده شود. زیرا که دشمن بر جان من جفا کرده، حیات مرا
به زمین کوبیده است و مرا در ظلمت ساکن گردانیده، مثل آنانی که مدتی
مرده باشند. پس روح من در من مدهوش شده، و دلم در اندرونم متحیر گردیده
است. ایام قدیم را به یاد می آورم. در همه اعمال تو تفکر نموده، در
کارهای دست تو تامل میکنم. دستهای خود را بسوی تو دراز میکنم. جان من
مثل زمین خشک، تشنه تو است.ای خداوند، بزودی مرا اجابت فرما زیرا روح
من کاهیده شده است. روی خود را از من مپوشان، مبادا مثل فرو روندگان به
هاویه بشوم. بامدادان رحمت خود را به من بشنوان زیرا که بر تو توکل
دارم. طریقی را که بر آن بروم، مرا بیاموز زیرا نزد تو جان خود را بر
می افرازم. ای خداوند مرا از دشمنانم برهان زیرا که نزد تو پناه برده
ام. مرا تعلیم ده تا اراده تو را بجا آورم زیرا خدای من تو هستی. روح
مهربان تو مرا در زمین هموار هدایت بنماید. به خاطر نام خود ای خداوند
مرا زنده ساز. به خاطر عدالت خویش جان مرا از تنگی برهان. و به خاطر
رحمت خود، دشمنانم را منقطع ساز. و همه مخالفان جان مرا هلاک کن زیرا
که من بنده تو هستم.
بعد از مزمور :
جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار،
آمین.
هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)
شنبه،
دعا به
مادر خدا، تمام مقدسین، مؤمنين وفاتیافته
تروپاريون ؛
ای رسولان، شهیدان و انبیا، اسقفهای مقدس، قديسين و پارسایان، که نبرد
نیکو را جنگیده و ایمان را حفظ نمودهاید، شما در برابر نجاتدهنده،
دلیری دارید. نزد او برایمان شفاعت کنید زیرا او نیکوست و دعا کنید که
جانهایمان را نجات دهد.
كونتاكيون ؛
ای مسیح، به مقدسین و جانهای خادمینت آسایش ببخش، در جایی که دیگر خبری
از بیماری و غم و آه و ناله نيست، بلکه تا به ابد حیات است.
انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين
( غلاطيان 3 :8-12 ؛ لوقا 9 :57-62 )
«کسی که دست به شخمزنی دراز كرده و به عقب بنگرد، شایستۀ ملكوت خدا
نمى باشد.» ( لوقا 9: 62 ). یعنی کسی که فکر می کند نجات پیدا می کند و
در عین حال به آنچه برای رستگاری باید رها کند نگاه می کند، نجات نمی
یابد، به ملکوت خدا هدایت نمی شود. باید در مورد هر چیزی که با کار
نجات ناسازگار است تصمیم نهایی گرفت. کسانی که تصمیم می گیرند خود را
نجات دهند، آن را می بینند، اما جدایی با برخی دلبستگی ها به فردا
موکول می شود. دور انداختن ناگهانی همه چیز فداکاری بیش از حد به نظر
می رسد. آنها می خواهند به تدریج تسلیم شوند، تا چشم دیگران را جلب
نکنند - و تقریباً همیشه بازنده هستند. دستورات نجات ايجاد می شود، اما
خلق و خوی قلب مثل قبل باقی می ماند.
در ابتدا، ناهماهنگی بسیار شدید است: اما "فردا" و تغییر وعده داده
شده آنها وجدان را ساکت میکند. بنابراین، همه چیز فردا و فردا است -
وجدان از تفسیر همه چیز خسته می شود و در نهایت ساکت می شود. و سپس
افکار شروع به آمدن می کنند که می توانی آن را اینطور رها کنی. این
افکار قوی تر می شوند و سپس و برای همیشه تثبیت می شوند. فرد ظاهرا بى
عيب است، اما نقص داخلی دارد. این يك تابوت نقاشی شده در برابر چشمان
خداست. نکته اصلی این بدبختی این است که تبدیل چنین افرادی می تواند به
همان اندازه سخت باشد که در گناهان آشکارا سخت شده اند، اگر نه سخت تر
... اما به نظر می رسد که همه چیز خوب است.