30-4-2022

10-2-1401

تقويم جديد: بدون روزه

تقويم قديم: بدون روزه

 

با کلیک کردن بر روی هر یک از آیکون های صفحه می توانید درباره آن قدیس، جشن یا مناسبت مطالعه نمایید

بزرگداشت

قديس يعقوب رسول، برادر قديس يوحناى رسول متكلم (٤٤م)


شمايل مادر خدا با نام مصائب 

روز گراميداشت

تقویم جدید :  30  آوريل

تقويم قدیم  : 13 مى

 

قرائت كتاب مقدس

 ليتورگى الهى ؛

قرائت رساله رسولى : اعمال رسولان ٣: ١١- ١٦

قرائت انجيل مقدس : انجيل يوحنا ٣: ٢٢- ٣٣

  

دعاى روزانه

سرود پاسكا

مسیح از مردگان برخاسته است ، او مرگ را با مرگ پایمال كرده است، و به آنانى که در قبر هستند زندگی مى بخشد.

 

خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام نمايد. 

 

مزمور١٤٣؛ 

ای خداوند دعای مرا بشنو و به تضرع من گوش بده! در امانت و عدالت خویش مرا اجابت فرما! و بر بنده خود به محاکمه برمیا. زیرا زنده ای نیست که به حضور تو عادل شمرده شود. زیرا که دشمن بر جان من جفا کرده، حیات مرا به زمین کوبیده است و مرا در ظلمت ساکن گردانیده، مثل آنانی که مدتی مرده باشند. پس روح من در من مدهوش شده، و دلم در اندرونم متحیر گردیده است. ایام قدیم را به یاد می آورم. در همه اعمال تو تفکر نموده، در کارهای دست تو تامل میکنم. دستهای خود را بسوی تو دراز میکنم. جان من مثل زمین خشک، تشنه تو است.ای خداوند، بزودی مرا اجابت فرما زیرا روح من کاهیده شده است. روی خود را از من مپوشان، مبادا مثل فرو روندگان به هاویه بشوم. بامدادان رحمت خود را به من بشنوان زیرا که بر تو توکل دارم. طریقی را که بر آن بروم، مرا بیاموز زیرا نزد تو جان خود را بر می افرازم. ای خداوند مرا از دشمنانم برهان زیرا که نزد تو پناه برده ام. مرا تعلیم ده تا اراده تو را بجا آورم زیرا خدای من تو هستی. روح مهربان تو مرا در زمین هموار هدایت بنماید. به خاطر نام خود ای خداوند مرا زنده ساز. به خاطر عدالت خویش جان مرا از تنگی برهان. و به خاطر رحمت خود، دشمنانم را منقطع ساز. و همه مخالفان جان مرا هلاک کن زیرا که من بنده تو هستم.

بعد از مزمور :

جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار، آمین. 

هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)

 

شنبه، دعا به مادر خدا، تمام مقدسین، مؤمنين وفات‌یافته

 

تروپاريون ؛

ای رسولان، شهیدان و انبیا، اسقف‌های مقدس، قديسين و پارسایان، که نبرد نیکو را جنگیده و ایمان را حفظ نموده‌اید، شما در برابر نجات‌دهنده، دلیری دارید. نزد او برایمان شفاعت کنید زیرا او نیکوست و دعا کنید که جانهایمان را نجات دهد.

 

كونتاكيون ؛

ای مسیح، به مقدسین و جانهای خادمینت آسایش ببخش، در جایی که دیگر خبری از بیماری و غم و آه و ناله نيست، بلکه تا به ابد حیات است.

 

 

 

 

انديشه هاى قديس تئوفان راهب

  

 

مصلوب شدن مسیح ، تسكين دهنده همه گناهکاران است.

گناهکار که به احساس گناهکاری خود و حقیقت کاملاً عادلانه خدا رسیده است ، جایی براى پنهان شدن جز زير سايه صلیب ندارد. در اینجا در حالی که او به تنهایی با گناهان خود و حتی با اشک برای آنها در برابر خدا می ایستد، اين اطمينان را مى يابد كه هیچ بخششی برای او وجود ندارد. یک نجات برای او در مرگ خداوند بر روی صلیب است. روی صلیب ، دست نوشته همه گناهان پاره شده است. و هرکسی که این را با ایمان کامل بپذیرد ، شریک این راز مقدس رحمت می شود.

با بلوغ این ایمان ، اطمينان در عفو و در عین حال لذت احساس ورود به حالت بخشش برای همه سنین به سر حد خود می رسد. صلیب منبع شادی است ، زیرا گناهکار با ایمان از آن لذت رحمت را می نوشد. از این نظر ، او نوعی فرشته است و بشارت شادی را اعلام می کند.

 

مبانى ارتدوكس

 

فرمان-حكم هفتم عهد عتیق: زنا نکن.

این حكم انواع گناهان جنسی را منع می کند: زنا - رابطه جنسی در خارج از ازدواج ، زنای محصنه (زناى فرد متأهل)- نقض وفای زناشویی و انحراف جنسی است. زنای محصنه، خیانت به وحدت و اعتماد بین همسران است. تصادفی نیست که انبیا، وقتى از ایمان انسان صحبت می کنند ، ارتداد از خدا را خيانت یا زنا می خوانند. زنا از سخت ترين گناهان است ، زیرا عواقب زنا خانواده را از بین می برد. در مورد مفهوم ازدواج مدنی ، این یک ازدواج است که طبق قوانین دولت ثبت شده است ، در غیر این صورت یک زندگی مشترک تلف شده است (حرام و غير مشروع است).

این فرمان همچنین آرزوها و افکار هوس انگیز را منع می کند (متی 5: 27-28). معمولاً این گناه نه با واقعیت رابطه نامشروع جنسى در جسم ، بلکه خیلی زودتر ، هنگامی که شخصی به خود اجازه برخی افکار و دیدگاه ها را می دهد ، آغاز می شود. زنای محصنه ، طبق دستور مسیح ، تنها دلیل قانونی طلاق است (متی 5: 32).

اين فرمان تحت نظر، منع عشق نیست ، بلکه منع عشق  به سرقت رفته است. سوء استفاده بهانه ای برای استفاده از آن نیست. عشق زناشویی مورد پسند خداست. فرمان باروری و تکثیر در بهشت ​​، قبل از سقوط داده شده است. در ازدواج ، روابط نفسانی مکمل پیوندهای روحی و ذهنى موجود است. بنابراین ، آنها "در جای خود" هستند؛ در خارج از ازدواج ، آنها هماهنگی روابط بین زن و مرد را زیر پا می گذارند.

ازدواج ما را از حیوانات متمایز می کند. زنا ما را پايين تر از حیوانات قرار می دهد ، زیرا برای ما این یک گناه است ، اما برای آنها گناه نیست (آنها آزادی و احساس اخلاقی ندارند ، اما در عمل خود با غریزه هدایت می شوند). کتاب مقدس به شدت و بزرگى این گناه گواهی می دهد: (لاويان 20: 10 ؛ اعمال 15: 13 ؛ اول قرنتیان 6: 9 ؛ عبرانيان 13: 4 ؛ مكاشفه 21: 8).

توجیه خود با این واقعیت که "همه اینگونه زندگی می کنند" خود فریبی است. ما می دانیم که ما در جهانی زندگی می کنیم که از خدا دور شده است و می خواهد گناهان را عادی کند. اما هنجار یک مفهوم کیفی است ، نه یک مفهوم کمی. طبق آمار ، میزان طلاق در بین کسانی که قبل از عروسی زندگی مشترک داشتند بیشتر از کسانی است که بعد از ازدواج  زندگى مشترك را آغاز می كنند. بنابراین ، بحث در مورد سازگاری و آزمایش یکدیگر جواب نمی دهد.

ابزار مبارزه با این گناه در زهد مسیحی عبارتند از: حفظ حواس (ديدن ، شنيدن ، لمس كردن) و حفظ ذهن است. ما معده را از غذاهای مضر دور می کنیم ، به همان اندازه مهم است که روح خود را از تصاویر و افکار مضر حفظ کنیم.

 
 

درس روز

 

شاه می خواست از میان سه پسرش وارثی انتخاب کند. آنها سه قلو ، باهوش و شجاع بودند و انتخاب آنها دشوار بود.

او با حکیمی مشورت کرد ، او به وى ایده اى داد.

پادشاه از هر سه پسر خواست که بیایند ، به هر کدام یک کیسه دانه گل داد و گفت که او به یک سفر طولانی مدت می رود. و کسی که بذرها را در غیاب او بهتر حفظ کند ، وارث می شود.

پسر اول ، بدون تردید ، دانه ها را در یک گاوصندوق آهنى قرار داد.

دومى فكر كرد: "اگر آنها را در گاوصندوق قرار دهم، آنها می میرند". او به فروشگاه رفت ، آنها را فروخت كه وقتی پدرش برگشت همان ها را بخرد.

پسر سوم به باغ رفت و هر جا که فضای خالی داشت بذر ریخت.

پدر سه سال بعد بازگشت. پسر اول دانه های مرده و ترش را از گاوصندوق بیرون آورد. پدر گفت: "اینها دانه های من نیستند. دانه هاى من مى توانستند شکوفا شوند ، اما اینها هرگز شکوفا نخواهند شد. "

پسر دوم با عجله خود را به فروشگاه رساند ، بذر خريد و آنها را به پدرش تقديم كرد. اما پدر گفت ، "اینها دانه های من نیستند. من یک نوع نادر پرورش داده بودم. "

و پسر سوم پدرش را به باغی برد که هزاران گل در آن شکوفا شده بود. و پسر گفت: "این دانه هایی است که تو به من دادی. به محض رسیدن آنها را جمع می کنم و به شما برمی گردانم. "

"اینجا وارث من است!"