دعاى روزانه
خدا را در اعلى عليين جلال و بر روى زمين صلح و سلامتى، و در ميان مردم
رضامندى باد! ای خداوند، لب و دهان مرا بگشا تا ستایش تو را اعلام
نمايد.
مزمور٨٨؛
ای یهوه خدای نجات من، شب و روز نزد تو فریاد کرده ام. دعای من به حضور
تو برسد، به ناله من گوش خود را فراگیر. زیرا که جان من از بلایا پر
شده است و زندگانی ام به قبر نزدیک گردیده. از فرو روندگان به هاویه
شمرده شده ام و مثل مرد بی قوت گشته ام. در میان مردگان منفرد شده، مثل
کشتگان که در قبر خوابیده اند، که ایشان را دیگر به یاد نخواهی آورد و
از دست تو منقطع شده اند. مرا در هاویه اسفل گذاشته ای، در ظلمت در
ژرفی ها. خشم تو بر من سنگین شده است و به همه امواج خود مرا مبتلا
ساخته ای. آشنایانم را از من دور کرده، و مرا مکروه ایشان گردانیده ای
محبوس شده، بیرون نمی توانم آمد. چشمانم از مذلت کاهیده شد. ای خداوند،
نزد تو فریاد کرده ام تمامی روز. دستهای خود را به تو دراز کرده ام.
آیا برای مردگان کاری عجیب خواهی کرد؟ مگر مردگان برخاسته، تو را حمد
خواهند گفت؟ آیا رحمت تو در قبر مذکور خواهد شد؟ و امانت تو در هلاکت؟
آیا کارعجیب تو در ظلمت اعلام می شود و عدالت تو در زمین فراموشی؟ و
اما من نزد تو ای خداوند فریاد بر آورده ام و بامدادان دعای من در پیش
تو می آید. ای خداوند چرا جان مرا ترک کرده، و روی خود را از من پنهان
نموده ای. من مستمند و از طفولیت مشرف بر موت شده ام. ترسهای تو را
متحمل شده، متحیر گردیده ام. حدت خشم تو بر من گذشته است و خوف های تو
مرا هلاک ساخته. مثل آب دور مرا گرفته است تمامی روز و مرا از هر سو
احاطه نموده. یاران و دوستان را از من دور کرده ای و آشنایانم را در
تاریکی.
بعد از مزمور:
جلال بر پدر و پسر و روح القدس، اکنون و تا ابد و تا جمیع اعصار،
آمین.
هللویاه، هللویاه، هللویاه! جلال بر تو، ای خدا! (۳مرتبه)
پنج شنبه، دعا به رسولان مقدس و قدیس نیکولاس
تروپاريون ؛
ای رسولان مقدس، نزد خدای رحیمِ ما شفاعت نمایید تا بخشایش گناهانمان
را به جان ما عطا فرماید!
كونتاكيون ؛
ای خداوند، تو واعظین استوار، آنانی که الهام الهی یافتهاند، یعنی
رسولان مقدس را به آرامش و بهرهمندی از برکاتت وارد ساختهای. زیرا
زحمات و مرگ ایشان را فراتر از هر قربانی سوختنی پذیرفتهای، ای تو
تنها کسی که از رازهای دلمان باخبری.
انديشه هاى قديس تئوفان خلوت نشين
(1 تیموتائوس.
3
:1-13 ؛ لوقا 16
:1-9 )
مَثَل وزیر ناصالح آشکار است. ببینید چطور توانست از دردسر خلاص
شود! کاش همه ما می توانستیم پس از ترک این زندگی تا این حد برای خود
یک زندگی آرام ترتیب دهیم! اما نه، « فرزندان این عصر در مناسبات خود
با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند.» ( لوقا 16 :8 ). چرا ناظر
اینقدر ناراحت بود؟ چون مشکل نزدیک بود. نزدیکی مشکل انرژی و
نبوغ را برانگیخت ولی به زودی همه چیز را حل کرد. و به نظر می
رسد که ما در مشکل نیستیم، نه؟ مرگ میتواند هر دقیقه را فرا بگیرد، و
بلافاصله پس از آن، «حساب نظارت خود را به من بازپس ده» ( لوقا 16
:2 ). همه این را می دانند، و با این حال، تقریباً هیچ کس حرکت نمی
کند. این توهم چیست؟ این واقعیت که هیچ کس اکنون به مردن فکر نمی کند،
بلکه معتقد است که مدتی زنده خواهد ماند. اگرچه این مدت را تعیین نمی
کند، اما همه مطمئن هستند که مرگ همچنان در راه است. به همین دلیل است
که مشکل هنوز در پیش است. هیچکس فکر نمیکند که در تمام عمرش دچار
مشکل شود، از آنجایی که تمام زندگی از روزها و ساعات کنونی تشکیل شده
است، هیچ نگرانی در مورد چگونگی ترتیب دادن آینده وجود ندارد.